رفتی با یکی ریختی رو هم همسن پدرته
-رفتی با یکی ریختی رو هم همسن پدرته
-به تو ربطی نداره، عوضش از تو مردتره، از تو باوفاتره
وقتی ایده داستان سمان در ذهنم جرقه خورد، به این فکر نمیکردم که بخواهم این قدر آن را توسعه بدهم و این قدر از افراد مختلف برای بهبود آن مشورت بگیرم.
موضوعاتی که دغدغه های بسیاری از افراد جامعه است را به صورت دقیق بررسی و تحلیل کنیم. آیا باید عشق دچارمان شود یا ما دچار عشق شویم؟ عشق در وجود نهفته است یا باید پرورش یابد؟ چرا فقط دو درصد از مردم جهان معنای زندگی را در می یابند؟ چرا سمان و شهاب انتخابهای متفاوتی داشتند.
در فصل آخر راجع به عشق نظرات مختلفی از ریحانه، مهرداد، سارا و رها و استاد میشنویم.
وقتی در دیالوگی شبیه به دیالوگ بالا برخورد کرده ایم معنا چیست؟
آیا سن با وفاداری مرتبط است؟ آیا تاریخ اثبات میکند که ازدواج زن به سن و ازدواج مرد به دارایی است؟ مرد بودن و وفادار بودن به چه معناست؟