اغلب به نام عشق می خواهیم دیگران را خرد و خمیر کنیم و به شکل دلخواه خود در آوریم اما این عشق نیست، تملکی خودخواهانه است که به جای رهایی و آزادی، اسارت می آورد.
عشق ، موانع به ظاهر محال را ذوب مي كند و از سر راه برمي دارد . محبت ، غيرممكن را ممكن مي سازد.
عشق از آن رو در دل شما به وديعه گذاشته نشده تا همانجا بماند. مادامی كه عشق را به ديگران نبخشاييد، عشق نيست.
قانون خلاقیت این است که به جای این که آرزوهای دیرین خود را با این بهانه که رویاهای محال هستند سرکوب کنیم،به طرزی سازنده به آنها بنگرید.
صحبت درباره پلیدی باعث بروز پلیدی می شود. هرچه بیشتر به شر توجه کنید بر شر می افزایید. هر عیبی را که در دیگران ببنید همان عیب یا نقصی مشابه را به زندگی خود فرا میخوانید. ایراد گرفتن از دیگران سبب می شود که خودتان با نفی و انکار روبرو شوید. وقتی با سرزنش و انتقادتان شیره وجود دیگری را می مکید راه می گشایید تا شیره ذهن و تن و امور خودتان مکیده شود. در واقع به پیشواز بیماری و بدبختی و اشفتگی و تنگدستی می روید.
بار تو، وزن سنگین همه معایبی است که در دیگران یافته ای. پس دیگر چرا گله می کنی؟ مگر خودت این معایب را نیافته ای و کشف نکرده ای؟پس تماماً متعلق به خود توست.
1 دیدگاه. دیدگاه خود را ثبت کنید
وای خیلی خوبه ساییتون