در کوچه باغ های کوه درکه در تهران قدم میزدم و به تفاوت لبخند آدمها فکر میکردم. چه میشود همه خوشحال باشند. پسری به دوستش برجی را نشان داد و گفت چه میشود که من سرایدار این برج باشم! در ذهنم این سپری میشد که کاش میشد سرایدار آن برج را دید و از او پرسید که آرزویش چیست؟! بیل رابینسون در کتاب تاریخچه تقریبا همه چیز مینویسد “بقای حیات در کره زمین، پدیده ای بس دشوار و پیچیده است. از میان میلیاردها میلیاد انواع [گونه] موجودات زنده ای که از آغاز زمین تاکنون پای به عرصه هستی نهاده اند، اغلبشان – 99/99 درصد – دیگر وجود ندارند. همچنان که می بینی، حیات در کره خاکی نه فقط عمری کوتاه دارد بلکه به طرز نومید کننده ای ظریف است و به تارمویی بستگی دارد. از خصوصیات شگفتی آور هستی ما آن است که ما از کره ای برخاسته ایم که خیلی خوب به گسترش حیات یاری می رساند ولی مهارتش در خاموش کردن شعله های زندگی بسی بیشتر است.”
در این زندگی پر از اتفاق و احتمال، عشق رنگ و بوی دیگری به لحظات کوتاه آن خواهد داد. مرحوم نادرابراهیمی میگوید برای آنکه لحظه هایی سرشار از خلوص و عاطفه داشته باشد، باید چیزهایی از کودکی با خود آورده باشید.
گوستاو فلوبر در کتاب مادام بوواری “باورش این بود که عشق باید یکباره، با درخشش های بسیار و تکان های شدید از راه برسد، توفانی آسمانی که به زندگی هجوم بیاورد، زیر و رویش کند، اراده ی آدم ها را مثل شاخ و برگ بکَنَد و دل را یکپارچه ببَرَد و به ورطه بیندازد. نمیدانست که وقتی ناودان ها گرفته باشد باران روی بام خانه ها دریاچه به وجود می آورد، و این چنین خود را در امنیت می دانست تا این که ناگهان ترَکی در دیوار کشف کرد”. در خانه ای که ترکهایش با گل و لای پر شده است، عشق برای کسی است که استقلال یا وابستگی دارد. اما چطور میتوان عاشقی را تجربه کرد؟ نادر ابراهیمی ابوالمشاغل به کودکان توجه زیادی داشت!
نیازهای کودک را میتوان در 7 بند تقسیم کرد. 1-نیاز جسمی 2-رشد ادراکی 3-رشد هوش وعقل و علم 4- رشد اخلاقی 5-رشد روانی و اجتماعی 6-رشد شخصیت 7- رشد روابط انسانی
در طول تاریخ چند ده هزار ساله، ما به دنبال چیزهایی هستیم که در ریشه های آدمی ریشه دوانده است و احساس میکنیم با آن بهترین ها اتفاق خواهد افتاد! عشق، صلح و امنیت!