رفتنش آخرین عذابم بود (شهریار نراقی)
رفتنش آخرین عذابم بود (شهریار نراقی) رفتنش آخرین عذابم بود شاکی ام از خودم از او از درد شاکی ام از خدا که میدانست درد خواهم کشید و خلقم کرد سکه ی اختیار و جبر مرا بر زمین پرت کرد و جبر آمد اول آسان نوشت بختم را ناگهان عطسه کرد و صبر آمد از…