وقتی راجع به آهستگی و جنبش آهستگی صحبت کردیم، با جنبشی تحت عنوان مینیمالیسم آشنا شدیم. مینیمالیسم با ساده گرائی سعی در یافتن معانی زندگی است.
مینیمالیسم یا سادهگرایی؛ جنبشی در حال رشد در اروپا و آمریکا
مینیمالیسم یا سادهگرایی جنبشی مدرن در عرصه سبک زندگی است که در اروپا و آمریکا درحال رشد است. ایرانیانی نیز هستند که به این جنبش روی آوردهاند. چه چیز هم اکنون گروهی از انسانها را برمیانگیزد تا از زندگی تجملی بپرهیزند؟
یورن مایر، کارشناس وب، ۳۰ ساله، در یادداشتی برای روزنامه آلمانی “کلنر اشتات انتسایگر” مینویسد: «مدام از خود میپرسم چه چیز برایم در زندگی مهم است و چه چیز اهمیت خود را از دست داده است.»
هفتهنامه آلمانی “دیتسایت” اتاق “سباستیان میشل” ۲۴ ساله را چنین توصیف میکند: «اتاق کوچک است، یک تشک روی زمین، یک میز و یک صندلی، یک جارختی که بر آن چند رخت آویزان است. تنها شیء قیمتی اتاق به نظر لپتاپ روی میز است که ارزش آن احتمالا برابر با بهای مجموع بقیه چیزهایی است که در اتاق هست.»
زمانی اتاق سباستیان در برلین پر از سی دی، کتاب، دیویدی، لباس و اشیا مختلف بود، اما بیماری سخت یکی از اعضای خانوادهاش او را به فکر واداشت. از خود پرسید که ده سال دیگر چگونه زندگی خواهد کرد؟ آیا همان کارهایی را انجام خواهد داد که پدر و مادرش انجام دادهاند و جامعه از او انتظار دارد: تحصیل، پیشرفت شغلی، خرید اتومبیل و خانه پر از اسباب و اثاثیه؟
تصور کار کردن تا آخر عمر برای به دست آوردن مال و جایگاه اجتماعی برای سباستیان نامطبوع بود. در نتیجه تصمیم گرفت بخش بزرگی از آنچه را دارد ببخشد و تنها چیزهایی را نگه دارد که کاملا ضروری میداند.
او حتی دایره دوستانش را هم کوچکتر کرد و تنها رابطه با کسانی را حفظ کرد که میدانست نمیتواند از آنان چشم بپوشد. احساس میکرد با کم کردن هر شیئی که متعلق به او بوده، دیدش هم نسبت به زندگی روشنتر میشود.
همچنین رگینا تودتر، نویسنده ۳۰ ساله و دانشآموخته رشته دینشناسی، در مقالهای برای مجله “بریگیته” شرح میدهد که چگونه به مرور ۱۰ هزار “چیز” را که داشته، از مبل و لباس گرفته تا وسایل آشپزخانه و حمام، بخشیده یا دور ریخته و اکنون خود را بسیار راحت و غنی میبیند. او میگوید رؤیایش این است که روزی همه دارایی خود را بتواند در یک کولهپشتی جا دهد.
این سه آلمانی از طرفداران سبک زندگی مینیمالیسم هستند که در سالهای اخیر خود را به شکل جنبشی در حال رشد در اروپا و آمریکا نشان داده است. بسیاری از طرفداران این جنبش جوانانی هستند که در ارتباط هر روزه با اینترنت به سر میبرند.
روشن نیست که شمار طرفداران جنبش مینیمالیسم در آلمان چقدر است. اما تعداد وبلاگهای آلمانیزبانی که به این موضوع میپردازند رو به افزایش است.
در پی شناخت ارزشهای اصلی زندگی
مفهوم “مینیمالیسم” برگرفته از عرصه هنرهای نقاشی، مجسمهسازی، معماری و موسیقی است. در این عرصهها مینیمالیسم به جریانی گفته میشود که از دهه ۱۹۶۰ ابتدا در آمریکا و سپس در اروپا شکل گرفت و از سادگی و روشنی بیان و روشهای ساده برای آفرینش آثار هنری بهره میگرفت. مینیمالیسم را به فارسی “سادهگرایی”، “کمینهگرایی”، “هنر کمینه” یا “هنر موجز” برگرداندهاند.
ساختمان “سانا” در شهر اسن در آلمان، نمونه معماری مینیمالیستی
مینمالیسم به عنوان سبک زندگی، بدیلی است در برابر طریق زندگی در جوامع مصرفی. مینیمالیستها داشتن و مالکیت را همچون باری اضافه بر دوش خود میبینند و خوشبختی را در تعلق کمتر به اشیاء جستجو میکنند. آنها طرفدار مصرف کمتر هستند و در همین رابطه اغلب مایلند که کمتر هم کار کنند. آنها به دنبال زندگیای خوب و ساده هستند که انعطافپذیر باشد و به راحتی قابل کنترل. تنها چیزی که برای بسیاری از آنها قابل چشمپوشی نیست لپتاپ و تلفن هوشمند است، چون از این طریق به دنیای دیجیتال (موسیقی، فیلم، کتاب،…) دسترسی دارند.
پیشگامان جنبش مینیمالیسم چند آمریکایی بودهاند، از جمله “کلی ساتون” با وبلاگ خود “The Cult of Less” یا “جوشوا فیلدز میلبرن” و “رایان نیکودمس” که تجربههای خود در زمینه مینیمالیسم را در وبسایت theminimalists.com با دیگران در میان میگذارند و به گفته خودشان بیش از دو میلیون نفر خواننده دارند.
مینیمالیستها دلایل مختلفی برای چشمپوشی داوطلبانه از مالکیت دارند. برخی از آنان میگویند که برایشان مهم این است که خود را بر روی آن چیزی متمرکز کنند که در زندگی مهم و اساسی است؛ داشتن اتاقی که در آن اسباب و اثاثیه زیادی وجود نداشته باشد به تمرکز فکر کمک میکند.
برخی از آنان میخواهند آزمایش کنند و ببینند چگونه میتوانند زندگیشان را با تملک کمتر بگذرانند. بعضی از آنان در جستجوی معنای زندگی هستند و میخواهند بفهمند چه چیز برایشان در زندگی مهم است. مینیمالیستهایی هم هستند که با صدای بلند اعلام میکنند که مایلند از مصرف خودداری کنند چون با جامعه مصرفی و غارت طبیعت مخالفاند.
علت رشد جنبش مینیمالیسم
برخی جامعهشناسان رشد مینیمالیسم در جوامع غربی را واکنشی نسبت به مصرف زیاد در این جوامع و تلاشی برای استقلال یافتن از فشارهای اجتماعی فزاینده میدانند.
برخی دیگر معتقدند که بحرانهای مالی در غرب موجب رشد این جنبش شده است. طبق این استدلال، بحرانهای مالی در کشورهای غربی به بسیاری از مردم این کشورها نشان داده که تلاش برای رسیدن به سود هر چه بیشتر نتایج ماندگاری به بار نمیآورد و بدین خاطر بسیاری افراد به جستجوی آنچه بتوانند “ارزشمند” بدانند برخاستهاند.
برخی دیگر از جامعهشناسان مینیمالیسم را جزیی از گرایش عمومی مردم در جوامع غربی برای آگاه شدن از آنچه مصرف میکنند میدانند. این جامعهشناسان میگویند که فسادهایی که برملا شده و فجایعی که رخ داده، باعث شدهاند که گروهی از نخبگان جوامع غربی به مینیمالیسم روی آورند.
گزارشهایی درباره نگهداری انبوه حیوانات، رفتار بیرحمانه با طبیعت و اجزای آن در نقاط مختلف جهان یا به هدر دادن مواد غذایی، مصرفکنندگان را به فکر واداشته است. چند سالی است که بحث درباره مصرف و مالکیت در رسانههای جوامع غربی جریان دارد. از این رو تعجبی ندارد که مردم بخواهند بدانند که چه میخرند و از همین روست که بر شمار کسانی افزوده شده که گیاهخوار هستند یا آگاهانه از خرید اتومبیل چشمپوشی میکنند. مینیمالیستها به جای آنکه اجناس زیاد و ارزان بخرند، به فکر مصرف کم و کیفیت خوب هستند.
جنبشهای مشابه در طول تاریخ
جنبشهایی مشابه مینیمالیسم در طول تاریخ بشریت وجود داشته است. از این نظر مینیمالیسم نوع جدیدی از فلسفه زندگی “داشتن کمتر، خوشحالی بیشتر” و “سادهگرایی” است. اندیشه ساده زیستن را میتوان در بسیاری از ادیان چون مسیحیت، اسلام، هندوئیسم و بودیسم نیز یافت. همچنین برخی جریانهای فلسفی یونانی چون “رواقیگری” و “کلبیگری” بر ساده زیستن تاکید میکردهاند. روایتی هست که میگوید دیوژن کلبی در پاسخ به اسکندر مقدونی که از او پرسید “از من چیزی بخواه”، گفت “از جلو آفتاب که بر من میتابد به کنار برو تا نور خورشید بر من بتابد”.
با این حال جامعهشناسان جنبش مینیمالیسم کنونی را پدیدهای تازه میدانند. در دهه ۱۹۷۰ عدهای در غرب در واکنش به جوامع مصرفی شهری، راه فرار از شهرها را پیش گرفتند و به زندگی رمانتیک در دشت و جنگل روی آوردند.
مینیمالیستهای کنونی اما قصد کوچ از محل زندگیشان را ندارند. آنها را میتوان در همه جوامع مصرفی یافت. قصد آنان این است که در جوامع شهری فرهنگی بدیل یا “خردهفرهنگ” ایجاد کنند.
هم اکنون یکی از مشخصههای مینیمالیسم ارتباط و وابستگی آن با دنیای دیجیتال است. در حقیقت اینترنت کمک میکند تا راحتتر بتوان خود را از وابستگی به اشیاء رها کرد. برای نمونه مجموعههای سیدی و کتاب را میتوان در اینترنت یافت و نیازی نیست آنها را در خانه نگه داشت. یا بجای داشتن اتومبیل میتوان هرگاه ضرورتی وجود داشت آن را از محلهای مخصوص قرض گرفت.
از این رو بیشترین خرج و سرمایهگذاری بسیاری از مینیمالیستها برای داشتن لپتاپ یا گوشی هوشمند خوب است.
آگاهانه زیستن
برای بسیاری از مینیمالیستها دور انداختن و بخشیدن چیزهایی که واجب و ضروری نیستند تنها گام نخست است. بسیاری از آنها میخواهند که نقشی در بهبود اوضاع جهان ایفا کنند. آنان در وبلاگهایشان مینویسند که جایگاه اجتماعی افراد بسته به میزان تملک آنان نیست، بلکه وابسته به این است که هر فرد تا چه حد به اصول اخلاقی خود پایبند باشد و بتواند سرمشق دیگران قرار گیرد.
نیکو پش، جامعهشناس آلمانی، در باره امکان تاثیر هر فرد در جهان امروز میگوید: «در جهانی که بوسیله ارتباطهای دیجیتالی شفافتر شده، هر تغییری به خودی خود برای دیگران نیز قابل رؤیت است. یک شخص دیگر فقط زندگی خودش را نمیسازد، بلکه با شکلی که به زندگیاش میدهد بر تمامی جامعه تاثیر میگذارد، چون جامعه در حال تماشای اوست.»
هارالد ولتسر، جامعهشناس آلمانی، با نظر به مینیمالیستها میگوید تنها گروهی نسبتا کوچک کافی است تا تغییراتی مهم در یک جامعه به وجود آورد. او میگوید: «من همیشه میگویم سه تا پنج درصد یک جامعه که آرزویی دارد و آن را بیان میکند میتواند همه عادتهای اکثریت جامعه را تغییر بدهد. برعکس، هیچگاه اکثریت جامعه چیزی را تغییر نمیدهد. تنها به مارتین لوتر کینگ فکر کنید که تا چه حد آمریکا را متحول کرد. یا جنبشهای کارگری و فمینیستی در اروپا که تغییرات بزرگی را در جوامع اروپایی به وجود آوردهاند.»
وبلاگ یک مینیمالیست ایرانی
عدهای از ایرانیان نیز سبک زندگی مینیمالیستی را برگزیدهاند. جستجو در اینترنت برای یافتن وبلاگی که توسط یک ایرانی در این زمینه نوشته شده باشد ما را به وبلاگ “لذت کمتر داشتن” میرساند. در بالای وبلاگ نوشته شده: «تا حالا فکر کرده بودید که میشه کمتر داشت و بیشتر خوشحال بود؟»
نویسنده این وبلاگ “عارفه” نام دارد که در حال حاضر با همسر دانشجو و دختر دو و نیم سالهاش در لندن زندگی میکند. او ۲۸ ساله و کارشناس ارشد رشته انسانشناسی است. خانم عارفه درباره آشنایی خود با مینیمالیسم و دلیل گرایش خود به این سبک زندگی به دویچه وله میگوید: «آشنایی من با مینیمالیسم از چند ماه قبل طی یک گفتگوی خانوادگی شروع شد که داشتیم راجع به یک زندگی سبکبار صحبت میکردیم. موضوع برایم جالب شد و شروع کردم به مطالعه وبلاگهای انگلیسی و کتابهایی در این زمینه که کم کم منجر به تغییر سبک زندگیمان شد. اگر چه در این مدت کوتاه میتوانم بگویم از خانه کوچک و چهلمتری ما به قدر یک وانت وسیله بیرون رفته، ولی هنوز هم کار زیاد داریم و هنوز خودم را در مسیر میبینم نه در پایان راه. البته باید بگویم که به خاطر زندگی دانشجویی کار ما خیلی سخت نبود. با وجود این، هنوز هم خیلی جای خلوتسازی داریم. یکی از انگیزههای من برای تغییر، الگوسازی برای دخترم بود. دوست نداشتم یک مادر مصرف زده باشم و نیاز بود که تغییر کنم. دوست نداشتم دخترم با این نگرش که تنها راه شاد بودن خرید بیشتر و مصرف بیشتر است بار بیاید.»
عارفه ضمن مطالعات خود متوجه میشود که در زمینه مینیمالیسم در وب فارسی مطلبی وجود ندارد و جستوجوی مفاهیم “مینیمال” یا “مینیمالیسم” تنها به آثار ادبی در این زمینه راه میبرد. از این رو زمستان سال ۱۳۹۳ تصمیم میگیرد که وبلاگی در این زمینه ایجاد کند.
عارفه میگوید از طریق وبلاگ خود با افرادی در ایران آشنا شده که “بدون اینکه نام و تعریف این سبک زندگی را بدانند به این سبک زندگی میکنند”.
عارفه درباره تاثیر مینیمالیسم بر زندگی خود چنین میگوید: «مینیمالیسم خیلی به کاهش استرس و کاهش هزینههای من کمک کرده است. تا پیش از این تغییر، من معمولا در عرض یکی دو هفته اول ماه کل بودجهام را خرج میکردم و از آن به بعد روزها را میشمردم برای ماه بعدی و مشغول برنامهریزی برای خرید بودم. خیلی خلاصه و بی رودرواسی بگویم برای درمان هر مشکلی تنها راه چاره را خرید میدانستم. اما در چند ماه گذشته موفق شدم پسانداز داشته باشم و از آن مهمتر اینکه با وجود کاهش هزینهها، کیفیت زندگیمان در کل افزایش پیدا کرده، چون به جای خرید چیزهایی که بعد چپانده میشدند توی کمدها و قفسهها و مرتب کردنشان همیشه مایه دردسر بود، پولم را صرف تفریحات خانوادگی و خوردنیهای مورد علاقه و چیزهایی میکنم که از آنها لذت واقعی میبرم!»
به نظر عارفه جامعه ایران در شرایط فعلی نیازمند آشنایی با سبک زندگی مینیمالیسم است. او به دویچه وله میگوید: «فکر میکنم مصرفزدگی و رقابت در هرچه بیشتر داشتن، در ایران امروزی متاسفانه خیلی از کشور انگلیس که من با آن آشنا هستم بیشتر است و به دنبال خودش ناراحتیها و استرسها و حسادتها و حسرتهای زیادی هم دارد که متاسفانه زندگی را تلخ میکنند. امیدوارم نوشتههای من بتواند ایرانیان بیشتری را با این سبک زندگی آشنا کند و کیفیت زندگیشان را بهبود ببخشد.»
خانم عارفه میگوید که علاوه بر وبلاگ، در حال حاضر از طریق اینستاگرام با سایر همفکرانش در ارتباط است. او نیز مهمترین ابزارهای خود را در حال حاضر لپتاپ و موبایلش میداند. اما میافزاید که از آن مهمتر برایش سرویسهای نگهداری اطلاعات است که دادههایش را روی آنها نگهداری میکند تا حتی در صورت از دست دادن لپتاپ و موبایل، خسارت زیادی به او وارد نشود.
سبک زندگی ساده اما لوکس؟
بیتردید مینیمالیستها نخبگان روشنفکر جامعه هستند. دل کندن داوطلبانه از اشیاء، عملی تجملی مینماید. مردم بسیاری از کشورهای دنیا مجبور به چشمپوشی یا محروم از بسیاری چیزها هستند و انتخابی جز این ندارند.
اما در جوامعی هم که دچار بحران اقتصادی هستند، یا پیشبینی میشود که دچار بحران بشوند، شمار کسانی که مینیمالیسم را برمیگزینند افزایش مییابد. این اشخاص در حقیقت با نظر به بحرانهای احتمالی خود را مقاوم میسازند. آنان تلاش میکنند به کمک مینیمالیسم که شاید روزی برایشان اجتنابناپذیر باشد، راهی بیایند تا در صورت بروز بحران شأن انسانی خود را حفظ کنند.
سبک زندگی مینیمالیستی برای هرکسی نیست؛ اما در این دنیای بیقرار و بیثبات، خیلی از ما این نجواها را شنیدهایم که کمتر داشته باشیم، کمتر خرج کنیم، کمتر انجام دهیم و کمتر نیازمند باشیم. راه به سوی مینیمال زندگی کردن از کجا آغاز میشود؟ ما راهنما…
۱۰ دلیل رشد مینیمالیسم و اینکه چرا هرروزه مردم بیشتری به سمت این سبک زندگی کشیده میشوند. متنی از جاشوا بِکِر
میخواهید دنیا را تغییر دهید؟ پس اول خود را تغییر دهید.
– سری چینموی، رهبر مذهبی هندی
من هرروز با این موضوع سروکار دارم. دربارهی مینیمالیسم وبلاگ مینویسم و وبلاگهای دیگران را میخوانم، توییت میکنم و دیگران را هم که دربارهی این موضوع توییت میکنند دنبال میکنم. یک وبلاگ تامبلر هم مخصوص این مبحث دارم. بجز اینها، یک خبرنامه هم یک هفته در میان برای کمک به آنهایی که میخواهند دیگران را به زندگی ساده ترغیب کنند منتشر میکنم. من کاملاً در جریان جنبش سادهگرایی و مینیمالیسم هستم و میتوانم بگویم این جنبش در حال رشد است؛ آن هم تقریباً روزبهروز.
خوشبختانه من در تشخیصم تنها نیستم؛ بقیه هم به این موضوع پی بردهاند (با نسل «م» آشنا شوید؛ گرایشِ درحال رشدِ بازاریابی مینیمالیستی). تقریباً هرروز وبلاگهای جدیدی سبز میشوند،کتابهای جدید با سرعت سرسامآوری نوشته میشوند، و مردم بیشتر و بیشتری به سمت این سبک زندگی و وارد کردن اصول مینیمالیستی به زندگیشان کشیده میشوند.
اگر میخواهید بدانید چرا، این ۱۰ دلیل رشد مینیمالیسم را بخوانید:
۱- آشفتگی مالی جهانی:
بیکاریهای در حال افزایش، حقوقهای راکد، و ارزشهای در حال سقوطِ سهامها، خانوادهها و اشخاص را مجبور کردهاست که خریدهایشان را دوباره ارزیابی کنند و خیلیها دیگر با بودجههای محدود زندگی کنند. نتیجه این شدهاست که خیلی از مصرفکنندهها تصمیم گرفتهاند میان خریدهای ضروری و غیرضروریشان تفاوت بگذارند.
۲- نگرانیهای زیستمحیطی:
خیلی از مردم بهخاطر نگرانیهایی که درمورد محیط زیست دارند، به زندگی مینیمالیستی گرایش پیدا کردهاند. آنها فهمیدهاند که مصرف کمتر یعنی استفادهی کمتر از منابع طبیعی زمین، و تصمیم گرفتهاند بجای اینکه بیتفاوت کنار بایستند کار مفیدی انجام بدهند.
۳- مقدار زیاد بدهیهای شخصی:
مردم بعد از اینکه سالها و سالها بیشتر از توان مالیشان خرج کردهاند، کمکم توانستهاند تصور درستتری از واقعیت پیدا کنند، و خیلیها هم به این تصمیم عاقلانه رسیدهاند که دیگر باید از زیر بار کمرشکن بدهیها بیرون بیایند. محبوبیت زیاد دِیو رمزی و آدام بِیکر، یکی از شواهد این گرایشِ در حال رشد است. مردم برای رسیدن به این هدف، تمایل پیدا کردهاند که کمتر بخرند و بیشتر پسانداز کنند. این روندی است که امیدوارم ادامه پیدا کند.
۴- افزایش عمومیِ آگاهی اجتماعی:
بیعدالتی، فقر و گرسنگی همیشه وجود داشتهاند. اما همینطور که دنیا با کمک فناوری جدید و راحتتر شدنِ دسترسی به تصویرها و خبرهای جدید کوچکتر شدهاست، آگاهی ما از این نابرابریها هم بیشتر شدهاست. بعضیها از میان ما به این خواستهمان برای برابری پاسخ دادهاند و سعی میکنند تا با صرف پول خودشان برای تهیهی غذا برای انسانهای گرسنه، آب آشامیدنی سالم، مبارزه با بیماریهای همهگیر، و کمک به آنهایی که صدایشان شنیده نمیشود، تغییری با مقیاس جهانی ایجاد کنند.
۵- هنر مینیمالیستی / زیباییشناسی مدرن:
هنرِ خوب، روی احساسات انسان تأثیر میگذارد و ایدههای جدید را ممکن میکند. اصطلاح «هنر مینیمالیستی» (که اولین بار در سال ۱۹۲۹ استفاده شد)، اولین رشد بزرگش را در سالهای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ تجربه کرد. در این دوره، روندِ سادهکردنِ هنر به ویژگیهای بنیادیِ آن خودش را در نقاشی، مجسمهسازی و موسیقی نشان داد و کمی بعد، راهش را به دیزاین و معماری باز کرد و به تعریف اصطلاح «دیزاینِ مدرن» کمک کرد. این حرکت، روی احساسات ما تأثیر گذاشتهاست و باعث شدهاست ایدهی مینیمالیسم بهعنوان سبک زندگی هم مطرح شود.
۶- پیشرفت فناوریهای کامپیوترهای شخصی:
پیشرفتهای فناوری در زمینهی کامپیوترهای شخصی، زندگی مینیمالیستی را از هر زمان دیگری آسانتر کردهاست. امروز کامپیوترها جای سیدی، دیویدی، پروندههای کاغذی، آلبوم عکس، تقویم، کتاب، دفترچهی تلفن، دفتر یادداشت، روزنامه و خیلی چیزهای دیگر را پر کردهاند. نیاز به نگهداشتن این چیزها در خانه دیگر یک داستان قدیمی است، و من از این بابت خوشحالم.
۷- مزایای این سبک زندگی، از هر زمان دیگری محبوبتر شدهاند:
همینطور که پیچیدگی دنیای ما روزبهروز بیشتر میشود، تقاضای مردم برای خیلی از مزایای زندگی مینیمالیستی هم بیشتر میشود. مینیمالیسم زندگیای با استرس کمتر، حواسِ جمعتر، آزادی بیشتر و زمان بیشتر را ارائه میکند؛ یعنی همهی چیزهایی را که مردم امروز بیشتر از هر زمان دیگری برای داشتنشان دستوپا میزنند.
۸- حضور بیشتر در اینترنت:
طرفدارهای زندگی مینیمالیستی با نوشتن دربارهی تجربههایشان در اینترنت، این سبک زندگی را برای دیگران جذابتر و قابلدستیابیتر کردهاند. وبلاگنویسهایی مانند لئو باباوتا، دِیو برونو،کالین رایت و تَمی استروبِل، گرفتن راهنمایی و انگیزه یا ایده دربارهی زندگی مینیمالیستی را از هر زمانی آسانتر کردهاند.
۹- سبکهای جدید زندگی بیشتر از هر زمان دیگری ممکن شدهاند:
اینترنت، سبکهای جدید زندگی را ممکن کردهاست. مردم دیگر مجبور نیستند خودشان را به یک کار معمولی ۸ ساعتهی بیرون از خانه محدود کنند. مثلاً دارِن روز درآمدش را از راه راهنمایی دیگران در زمینهی وبلاگنویسی حرفهای بهدست میآورد، یا کریس گییِبو به هرکسی که بخواهد برای خودش کسبوکار کوچکی راهاندازی کند، دربارهی این کار آموزش میدهد. آدمهای بیشمار دیگری هم هستند که تصمیم گرفتهاند درآمدشان را از راه اینترنت بهدست بیاورند. خیلی از آنها برای اینکه این انتخابها در زندگی برایشان آسانتر شود به مینیمالیسم گرایش پیدا کردهاند. چون به هر حال، وقتی همهی داراییهایتان داخل یک کوله پشتی جا شود، سفر دور دنیا برایتان خیلی آسانتر میشود.
۱۰- پیبردن به اینکه معنی زندگی بیشتر از داراییها است:
مصرفگرایی همچنان زنده است. تبلیغات همچنان به ما میگویند که خرید بعدیمان برایمان رضایتبخش خواهد بود، و مردم هم همچنان باور میکنند. اما تعداد آدمهای بافکری که کمکم پشت این ادعاهای غیرواقعی را میبینند و آنها را به چالش میکشند، روزبهروز بیشتر میشود. آنها در طول آخرین دورهی شکوفایی اقتصادی جهانی، در دارایی بیشتر بهدنبال خوشبختی بودهاند، ولی انتظارهایشان برآورده نشدهاست. درنتیجه کمکم به این نتیجه رسیدهاند که دیگر باید خوشبختی و برآوردهشدن خواستههایشان را در جاهای دیگری جستجو کنند، مانند رابطهها، حرکتهای اجتماعی، و پرداختن به کارهای مهم و معنیدار.
اگر هنوز هم دربارهی اینکه زندگی کردن به شیوهی مینیمالیستی قدرت بیشتری به شما میدهد تردید دارید، شاید بهتر باشد که دلیلهایی که برای رشد مینیمالیسم گفته شد را بهعنوان ۱۰ دلیل برای مینیمالیست شدن ببینید. البته تنها یک دلیل هم کافی است…
سبک زندگی مینیمالیستی میتواند زندگی ما را به طور کلی دگرگون کرده و همه چیز را برای ما سادهتر کند؛ حتی به ما کمک میکند تا سادهتر احساس رضایت و خوشبختی کنیم.
من شخصاً، این نوع شیوه را برای زندگی خودم انتخاب کردهام و از این انتخابم کاملاً احساس رضایت میکنم.
افراد نسبتاً زیادی در دنیا هستند که برای رسیدن به اهداف بزرگ خود از سبک سادگی و کمتر داشتن پیروی میکنند.
یکی از همین افراد که قرار است در این مطلب به بررسی محتوای آموزنده کتاب او بپردازیم جاشوا بِکر (Joshua Becker) است. او چند سالی است که سبک زندگی مینیمال را انتخاب کرده و در وبلاگ شخصیاش آموختهها و تجارب خود را در این زمینه با دیگران به اشتراک میگذارد.
در این بخش قرار است با کتابی از این نویسنده موفق، با نام سادهسازی (Simplify)، آشنا شویم. این کتاب شامل ۷ اصل مهم و کاربردی برای سادهتر کردن زندگی است. در ادامه، این اصول را با هم مرور میکنیم:
اصل اول: متقاعد شدن
به منظور ایجاد هرگونه تغییر، باید ابتدا خودمان را برای انجام آن متقاعد کنیم. در این قسمت، بکر در مورد اینکه چرا باید به دنبال سادگی باشیم صحبت میکند. او معتقد است، سادگی و بهرهوری رابطه بسیار نزدیکی با هم دارند به طوری که چیزهای کمتر و سادگی بیشتر باعث افزایش بهرهوری شده و در نتیجه، زمان بیشتری برای انجام کارهای بااهمیت خواهیم داشت.
اصل دوم: هر کس دارای سطوح مختلفی از سادگی است
در متدولوژی یا روش شناسی، اصرار بر این است که هر کاری از جمله بهرهوری، سازماندهی یا ساده سازی باید طبق روشهای آنها انجام شود؛ اما در این بخش، جاشوا بکر تاکتیک دیگری را بیان میکند. او معتقد است که هر کس دارای سطوح مختلفی از سادگی است و در این مورد هیچ دو نفری شبیه هم نیستند.
اصل سوم: شروع کردن
در این بخش، بکر به سراغ ایجاد تغییر میرود و برای شروع پیشنهاد میکند که منطقهای کوچک را برای سازماندهی و مرتبسازی انتخاب کنیم تا به سرعت بتوانیم تغییرات لازم را اعمال کرده و طعم موفقیت را سریعتر بچشیم. منظور بکر از تمیز و مرتب کردن این نیست که فقط وسایل را از سر راه برداریم بلکه هدف او کاهش و به حداقل رساندن آنها است.
اصل چهارم: متوقف کردن روند مصرفگرایی
وقتی تصمیم گرفتید که از شر چیزهای اضافه و به درد نخور خلاص شوید، دقت کنید که از این لحظه به بعد باید با کانسیومریزم (consumerism) یا پدیدهی شوم مصرفگرایی مقابله کنید. برای این هدف، ما نیاز به ایجاد یک برنامه خوب و مناسب برای خرج کردن داریم تا دوباره به جایی که قبلاً بودیم برنگردیم و چرخه خرج بیهوده و مصرفگرایی را متوقف کنیم.
اصل پنجم: پشتكار داشتن و استقامت به خرج دادن
در این بخش، جاشوا بکر یادآوری میکند که باید «مینیمال کردن» و «سادهسازی» را در همهی جنبههای زندگی به کار ببریم. همچنین ایدههایی را نیز برای جلوگیری از به هم ریختگی خانه و حتی نحوه کنترل میزان هدایا و اسباببازیهای بچهها، مطرح میکند.
اصل ششم: به اشتراک گذاری شادی و خرسندی خود از سادگی و زندگی مینیمال
بکر در این قسمت، از افرادی که در جستجوی سادگی و زندگی مینیمال هستند و این سبک از زندگی را تجربه کردهاند، دعوت میکند تا خشنودی خود را از این انتخاب آگاهانه، با دیگران به اشتراک بگذارند؛ از این طریق افراد بیشتری میتوانند از منافع سادهزیستی و زندگی مینیمالیستی بهرهمند شوند.
اصل هفتم: کاربرد سادگی در همه جا
در قسمت پایانی، نویسنده کتاب به بررسی مزایای سادگی میپردازد؛ اینکه با کنار گذاشتن کارها و دور ریختن چیزهای بیارزش میتوانیم وقت کافی برای تمرکز کردن بر روی کارهای مفید و ارزشمند داشته باشیم و از این طریق زمان خود را به خوبی مدیریت کنیم.
از طرف دیگر در این بخش به ما تذکر داده میشود که در انتخابهای خود آگاهانهتر عمل کنیم و فقط چیزهایی که واقعاً بااهمیت و ضروری هستند را نگه داریم و از تقاضایهای بیمورد که فقط نظر ما را به خود جلب میکنند و چندان ضروری نیستند، اجتناب کنیم. تنها در این صورت میتوانیم از مزایای کمتر داشتن و زندگی مینیمالیستی برخوردار شویم و از آن لذت ببریم.
ما در حال حاضر، خودمان و خانه و زندگیمان را توسط مقادیر زیادی از اطلاعات به درد نخور و تعداد بیشماری از وسایل و لوازم غیرضروری، در محاصره میبینیم؛ برای خلاص شدن و رهایی از این گرفتاری بزرگ میتوانیم یک انتخاب آگاهانه در مورد شیوه زندگی خود داشته باشیم.
این کتاب، با اینکه کتاب سادهای است و لازم نیست زمان زیادی را برای خواندن آن اختصاص دهیم اما با این حال، خواننده خود را متقاعد خواهد ساخت که زندگی به روشی متفاوت را آغاز کند.
طراحی مینیمال، یکی از جنبش های قابل توجه، در طراحی قرن بیستم و اوایل قرن بیست و یکم است.
طراحی مینیمال، خیلی لوکس، پر زرق و برق و متداول نیست اما در بسیاری از رشته ها و زمینه های مختلف نفوذ کرده است، مخصوصا در زمینه های هنری. هر چیزی که به رابط کاربری (User Interface) ارتباط داشته باشد از طراحی سخت افزار، ماشین، فیلم ها، بازی ها، طراحی وب سایت گرفته تا طراحی بصری (Visual) و موارد دیگر، تحت تاثیر مینیمالیسم قرار گرفته اند.
خیلی ها ممکن است معنی مینیمالیسم را نداند، اما در روز با آنها سر و کار داشته باشند. مثل استفاده از یک تلفن مدرن، بررسی یک وب سایت ساده و مرتب، استفاده از یک نرم افزار یا (application) جدید، یا هنگام ورق زدن یک بروشور یا یک مجله یا هنگام انتظار در یک اتاق نشمین ساده که با یک مبل راحتی براق تزئین شده است.
دلیل اصلی اینکه چرا مینیمالیسم در رشته ها و زمینه های مختلف نفوذ کرده هنوز معلوم نیست اما خیلی ها آن را نفوذ هنر پاپیولار ( هنر توده ) یا(pop art) می نامند.زیرا مینیمالیسم بیشتر شبیه یک اصل است تا یک شیوه بصری . و تا زمانی که یک اصل باشد همه زمینه ها حتی طراحان معماری نمای ساختمان و طراحان صنعتی هم می توانند از آن استفاده و آن را توسعه دهند. کاری که در حال حاضر طراحان وب و طراحان بصری ( visual ) در حال انجام آنند.
بنابر این تاثیر مینیمالیسم در همه رشته ها و زمینه ها، زیاد و پر اهمیت است. همانطور که گفته شد مینیمالیسم پرزرق و برق نیست اما با نفوذ و گسترده است. با توجه به این موضوع این سوال برای همه پیش می آید که، به چه طرحی، طرح مینیمال می گویند؟
در این مطلب سعی شده است تا ریشه و شکل های کلیدی طرح مینیمال به همراه خلاصه ای از تاریخچه، نکات کاربردی در طراحی و نمونه هایی از وب سایت های مینیمال معرفی و توضیح داده شود.
مینیمالیسم بیشتر شبیه یک اصل است تا یک سبک بصری (visual).
طرح مینیمال چیست؟
مینیمالیسم، یک شیوه طراحی است که از قرن ۲۰ ام میلادی شروع شده و تا به امروز ادامه دارد. شرکت های برجسته ای مانند اپل و طراحان گرافیک و بصری visual زیادی از آن پیروی می کنند. یک طرح مینیمال در واقع طرحی است که در آن فقط عناصر اصلی حفظ و استفاده می شوند.
طراح معمار آقای لودویگ مایس ون در روهه Ludwig Mies Van Der Rohe در مورد مینیمالیسم می گوید:
( صحبت با شما: شعار ها و سخنان بزرگان در این مقاله به علت وسعت معنی و مفهوم و برداشت های مختلف خواننده به همراه اصل جمله بیان شده است . شما می توانید برداشت متفاوت از مفهوم این جملات داشته باشید)
“Less is more” به مفهوم: با استفاده کمتر از عناصر، می توان، تاثیر بیشتری ایجاد کرد.
یکی دیگر از طراحان مینیمال به نام باک مینیستر فولر Buckminster Fuller در مورد مینیمالیسم می گوید:
“Doing more with less” به مفهوم :انجام کارهای بیشتر با امکانات کمتر است.
در طراحی مینیمال وب سایت، بروشور، نمای خانه، سخت افزار یا هر چیز دیگری، اشکالی ندارد که بخشها و عناصر غیر لازم را حذف کنید ( عناصری که طرح بدون آنها ۱۰۰% کاربردی باقی بماند) و فقط عناصر اصلی را حفظ کنید
ریشه ی طراحی مینیمال
مثل همه رویدادهای زندگی که از موضوعی الهام و نشات میگیرد، طراحی مینیمال نیز از فرآیندی، نشات و ریشه گرفته است. این فرآیند ها شامل موارد زیر هستند:
۱- جنبش هنری The De Stijl
۲- معمارانی مثل Ludwig Mies Van Der Rohe
۳- طراحی سنتی ژاپنی
۱- جنبش De Stijl
De Stijl یک جنبش هنری بود که در سال ۱۹۱۷ در هلند شروع شد و تا اوایل ۱۹۳۰ ادامه داشت. De Stijl عبارتی است به زبان هلندی، معنی انگلیسی آن the style و معنی فارسی آن سبک، شیوه یا روش می باشد .حامیان این جنبش نقاشان ، مجسمه سازان و طراحان بودند.
پیروان این جنبش De Stijl با کم کردن عناصر اضافی به سادگی و انتزاعی بودن طرح می افزایند، و از عناصر با خصوصیات اصلی آنها، استفاده می کنند. مثل استفاده از:
۱- خطوط عمودی و افقی
۲- اشکال چها ر وجهی
۳- ارزش اولیه رنگ های سفید، سیاه و توسی
۴- استفاده از رنگ های اولیه آبی ، قرمز و زرد
در طرح های آنها عناصر و لایه ها همدیگر را قطع نمی کنند. هر یک از عناصر به صورت مستقل کار می کند و کار عنصر دیگر را پوشش نمی دهد . با توجه به توضیحات داده شده متوجه می شوید که نیاز به وسعت دید زیادی برای درک چگونگی تاثیر ( De Stijl ) روی طرح های مینیمال ندارید.
۲- لودویگ مایس ون در روهه (Ludwig Mies Van Der Rohe)
لودویگ مایس ون در روهه Ludwig Mies van der Rohe طراح معمار آلمانی، پیشگام طراحی مدرن و کسی است که پس از جنگ جهانی اول در طرح های مدرن خود طراحی مینیمال را پایه گذاری کرد. از بناهای برجسته ای که توسط او طراحی شده می توان ساختمان کرون هال شیکاگو Crown Hall و ساختمان سیگرام نیویورک New York’s Seagram رانام برد .
ون در (Van Der) سعی داشت سادگی و وضوح را در طرح هایش پیاده سازی کند طرح های او با ویژگی های همراه بود که به چند مورد آن اشاره می کنیم:
۱- استفاده از وسایل مدرن مثل استیل و شیشه های رنگی
۲- استفاده از ساختار مینیمال
۳- استفاده زیاد، از فضاهای اضافی
۳- طراحی سنتی ژاپنی
از ابتدا تا به حال در طرح های سنتی ژاپنی، افزودن عناصر لازم و حذف عناصر اضافی، همیشه مورد توجه بوده است.هنگامیکه که به طرح های معماری داخلی یا بناهای ساختمانی آنها نگاه می کنید، متوجه می شوید که آنها از تزئینات کمتر ، رنگ ها، خطوط و اشکال ساده تری استفاد ه می کنند . ارتباط زیادی بین طرح های سنتی ژاپنی و فرهنگ ژاپنی وجود دارد. فرهنگی که در آن بی آلایشی و سادگی موج می زند . همه چیز به صورت ساده بیان شده است از طرز آماده کردن یک غذا گرفته تاتزئین آن ،مزه غذا و چیز های دیگر مثل مراسم سنتی چای و باغ های سنگی همه و همه بر محور سادگی و استفاده از امکانات ضروری و حذف موارد غیر ضروری، می چرخد. حتی لباسهای سنتی آنها، کیمونو، نیز از این موضوع مستثنی نیست. در طراحی این لباس هیچ گونه تزئینی وجود ندارد و اجزای آن کاملا ضروری، منطقی و کاربردی ایجاد شده است. در طراحی اجزای این لباس، آزادی، خنکی، راحتی، دوام،راحتی پوشیدن و بیرون آوردن لباس از تن، در نظر گرفته شده است.
طبیعتا طراحان مینیمال در مقایسه با طرح های گوتیگ Gothic و ویکتوریایی Victorian ، بیشترین تاثیر خود را از طراحی سنتی ژاپنی گرفته اند.
چکیده ای از تاریخچه طراحی مینیمال
مینیمالیسم از اوایل قرن بیستم و تقریبا در سال ۱۹۲۰ با معماری شروع شد . بعد از جنگ جهانی، مهندس و طراح معمار، لودویگ مایس ون در روهه ( Ludwig Mies van der Rohe) یکی از اولین افرادی بود که از قوانین مینیمالیسم در طراحی های خود استفاده کرد. علتی که طرح های معماری مینیمال به سرعت به معروفیت و محبوبیت رسید، استفاده طراحان از ابزار های مدرن مانند شیشه ، استیل و بتون در کارهایشان بود. در همین زمان بود که استاندارد سازی روش های ساخت و ساز شکل گرفت و در اجرای طراحی های موثر و ساخت ساختمان هایی با طرح مینیمال، کمک بسیاری کرد.
این شیوه تا اواسط قرن بیستم، توسط طراح و معمار باک مینیستر فولر buckminister fuller با طراحی گنبدی که به صورت یک شکل هندسی ساده است،ادامه یافت. این بنا همچنان به عنوان یک ساختمان مدرن در نظر گرفته می شود و همچنان پابرجاست.
سادگی، در نقاشی، طراحی داخلی، مد و موسیقی به صورت نقاشی های منیمال، موسیقی مینیمال، دانشکده آهنگسازی مینیمال و موارد دیگر نفوذ کرد و تا امروز نیز ادامه داشته است و درحال حاضر استفاده از طرح هایی با این سبک امری بسیار عادی است.
فرانک استلا Frank Stella نقاش برجسته در رابطه با نفوذ مینیمال در طرح ها می گوید:
“What you see is What you see ” آنچه می بینید همان چیزی است که می بینید.
هنر مینیمال به صورت ویژه ای در دهه ۱۹۶۰ در آمریکا رشد کرد. این هنر مشابه جنبش ( De Stijl ) ، روی نقاشان آن دوره برای بیان هنر انتزاعی، تاثیر گذاشت و آنها در طرح هایشان فقط از اشکال هندسی ابتدائی و بدون تزئینات و عناصر اضافه استفاده می کردند.
طبیعتا تمرکز بر روی سادگی به محصولات مصرفی نیز نفوذ کرد. دایتر رمز Dieter Rams از طراحی مینیمال در محصولات Braun استفاده کرده است . IKEA شرکت سوئدی ارائه کننده ی مبلمان و اسباب منزل، نمونه دیگری از تاثیر مینیمالیسم بر محصولات مصرفی است . محصولات این شرکت بسیار ساده و برای همه افراد با سلایق مختلف طراحی شده است که به سادگی هم ساخته می شوند.
طراحی مینیمال در حوزه دیجیتال نیز نفوذ کرده است. اصول طراحی مینیمال به صورت بصری (Visual) و در طراحی وب نیزاستفاده می شود
طراحان منیمالیست تاثیر گذار
افراد بسیاری وجود دارند که طراحی مینیمال انجام میدهند. اما در مینیمالیسم هم مانند هر حرکت یا جنبش دیگر، افرادی وجود دارند که به عنوان مهره های کلیدی در نظر گرفته می شوند که از بقیه با نفوذ تر و تاثیر گذار تر هستند . در طراحی مینمال هم دو طراح با نام های باکمینیستر فولرBuckminster Fuller و دایتر رمز Dieter Rams به عنوان دو مهره کلیدی و تاثیر گذار شناخته شده اند.
Buckminster Fuller
فولر (Fuller) یک طراح آمریکایی است که به علت طراحی نمای گنبدی شکل هندسی خود مشهور است. او در سال ۱۸۹۵ به دنیا آمد. میل به پیشرفت و آبنده گرایی او را در طراحی این نمای گنبدی شکل مینیمال، در اواسط قرن بیستم، کمک بسیاری کرد. این بنا تا امروز پابرجاست و جزو نماهای مدرن در نظر گرفته می شود.
Dieter Rams
برای طراحان نام دایتر رمز (Dieter Rams) نام آشنایی است . رمز (Rams) یکی از طراحان صنعتی آلمانی است که در سال ۱۹۳۲ متولد شده و طراح ارشد شرکت Braun بود.شرکتی که در آن طراحی های جدیدی مانند ضبط صوت ها، رادیو ها، ماشین حساب ها و لوازم مصرفی دیگر طراحی و ساخته می شود. رمز (Rams) در رابطه با مینیمالیسم در طراحی، می گوید:
” کمتر، اما بهتر. Less, but better “
۱۰ قانونی که دایتر رمز در مورد ویژگی های یک طرح برجسته می گوید. ” یک طرح خوب باید”:
۱-ابتکاری باشد: از تکنولورژی ها برای ایجاد ابتکار در کارهایتان استفاده کنید.
۲- قابل استفاده باشد: در طراحی ها برای قابل استفاده و کاربردی بودن پا فشاری کنید.
۳-قابل درک و فهم باشد: خود محصول گویای نوع کاربری اش باشد.
۴- زیبا باشد: زیبایی به همه احساس خوبی می دهد.
۵- ساده باشد: اجازه دهید که مصرف کننده با نظر خودش از طرح استفاده کند.
۶- صادق باشد: طرح نمی تواند تضمین کند که حسی را که محصول نمی تواند انتقال دهد را، منتقل می کند.
۷- طولانی و بلند مدت باشد: بدون زمان باشد یعنی در هر زمانی که هستیم طرح قابل استفاده باشد.
۸- دقیق باشد : همه جزئیات به دقت در نظر گرفته شده باشد.
۹- دوستدار محیط زیست باشد: به دو صورت فیزیکی و بصری، دراستفاده از منابع و محیط صرفه جویی کند.
۱۰- تا جای ممکن کوچک و ضروری باشد.
روش های کاربردی صحیح برای طراحی مینیمال
مینیمالیسم در طراحی وب سایت، دارای مفهومی است که نمایانگر حفظ ساختار عناصر مهم و اصلی، می باشد .ظاهر وب سایت های مینیمال معمولا ، خیلی تمیز، ساده و مرتب است و باعث انتقال حس مطلوب به کاربران و بازدید کنندگان می شود.امروزه تاثیر استفاده از طرح های مینیمال از طراحی های مدرن بیشتر است.
یک وب سایت نامرتب، حس ناراحتی، دسترسی دشوار و در بعضی موارد خشم را به بازدید کنندگان منتقل می کند و گاهی اوقات ارائه اطلاعات زیاد باعث فرار کاربران از سایت می شود. با ایجاد تعادل مناسب و با ارائه یک طرح ویژه و منحصر به فرد می توان، وب سایت هایی طراحی کرد که هم ساختار ساده تری برای طراحان وب داشته باشد و هم دسترسی ساده تری برای کاربران سایت.
اطلاع از تاریخچه و روش های کلیدی در طراحی های مینیمال بسیار عالی است اما دانش بدون عمل، کاربردی نیست. در زیر به نکاتی در مورد روش های صحیح و کاربردی طراحی مینیمال، در طراحی وب سایت می پردازیم:
قوانین مینیمالیسم در طراحی وب
استفاده کمتر یعنی تاثیر بیشتر : از عناصر ی استفاده کنید که برای طراحی وب سایت الزامی هستند. تاثیر نهائی تمام عناصر خیلی بیشتر از تاثیر هر یک از اجزا به تنهایی است.
حذف عناصر اضافی: عناصر زاید و بدون استفاده را از وب سایت حذف کنید. عناصری راحفظ کنید که برای محتوا و عملکرد وب سایت مناسب هستند.
حذف عناصر تا زمان مختل شدن کار: عناصر اضافی وب سایت را تا زمانی که استفاده از وب سایت مختل شود می توانید حذف کنید.
همه جزئیات در نظر گرفته شود: عناصری که برای استفاده باقی می گذارید باید حیاتی باشند. خود را به جای بازدید کننده ها بگذارید به حسی فکر کنید که او در هنگام بازدید از سایت خواهد داشت( حس تنفر، مدرن بودن، تمیز بودن سایت، مصنوعی بودن و غیره) سپس جزئیات را به وب سایت اضافه نمائید.
استفاده از رنگ های مینیمال: از رنگ هایی که به خوبی با یکدیگر در تعامل هستند، استفاده کنید. برای استفاده از رنگ ها به احساسی که بازدید کننده از دیدن آن رنگ خواهد داشت توجه کنید.
استفاده از فضا های سفید حیاتی:همه فضای وب سایت را با محتوا و تصاویر پر نکنید . به جای آن از فضا های سفید برای هدایت بازدید کننده به دیدن محتواهای خاص، استفاده کنید.
ظاهر و باطن طراحی مینیمال
جنبه های کلیدی مینیمالیسم در طراحی وب سایت که در زیر شرح داده شده است، اصول استفاده شده ی طراحان وب سایت مینمیال است که این سبک را به خوبی درک کرده اند و از آن استفاده نموده اند:
تایپوگرافی :استفاده از فونت های تمیز، ساده و با خوانایی زیاد.
چینش قوی گرید ها (Grids) :چشمان کاربران و بازدید کنندگان با خوانایی و نظم خوش آیند محتوا، در وب سایت ها، آشنا است . بهتر است محتوا در محل هایی از سایت قرار داده شود که برای بازدید کنندگان آشنا است و برای آنها قابل پیش بینی است.
کنتراست یا تضاد ها:افزودن کنتراست ها می تواند خوانایی محتوا و سازگاری طرح مینمیال با چشمان یا دید بازدید کنندگان را به شدت افزایش دهد
فضای سفید (white spaces) :با استفاده مناسب از فضای سفید و با ایجاد حس راحتی و عدم فشردگی مطالب و محتوا، می توانید نگاه بازدید کنندگان را به سمت محتوایی ببرید که می خواهید نظر او جلب شود
نمونه های عملی از طراحی های وب سایت مینیمال
حالا شما با تاریخچه ی طرح های مینمال آشنا شدید . وقت آن است که در صورت علاقه به این موضوع طرح های خود را بر اساس استاندارهای رعایت شده توسط دیگر طراحان مینیمال وب، ارتقاء دهید. برای کسب ایده های لازم در مورد این نوع طراحی، می توانید لینک های زیر را که نمونه های عالی جمع آوری شده از وب سایت های مینیمال است نگاه کنید .
- Minimalist Design Gallery – Showcasing Minimalism in Web Design
- ۵۰ Inspiring Examples of Minimalism in Web Design
- A Showcase of Effective Minimalism in Web Design
- ۴۰ Beautiful Examples of Minimalism in Web Design
- ۲۵ Beautifully Minimalist Websites
در صورتی که یک طراح مینیمال هستید، یا از این سبک طراحی لذت می برید و تجربه های خوبی دارید، میتوانید با گذاشتن نظر خودتان ما را هم در این تجربه سهیم کنید.
3 دیدگاه. دیدگاه خود را ثبت کنید
فونت مورد استفاده سایت شما چیه؟
تاهما
بسیار کامل و جامع بود
خیلی ممنون