نتایج مطالعه‌ای جدید نشان می‌دهد که بسیاری از افراد باور دارند که بهتر از دیگران فکر می‌کنند و داناترند. نتایج این مطالعات که در آخرین شماره مجله تخصصی «روان‌شناسی اجتماعی تجربی» (Journal of Experimental Social Psychology) منتشر شده است، نشان می‌دهد که بسیاری از افراد جامعه دانش خود را بیشتر از دیگران می‌دانند. در این مطالعات، تمرکز اصلی بر موضوع برتری باور فرد بود و مشخص شد افراد متعددی تفکر یا دیدگاه خود را از سایرین برتر می‌دانند. این موضوع به‌خوبی در حوزه سیاست نیز قابل‌مشاهده است.

در این مطالعات که از نتایج تحقیقات پیشین نیز بهره‌برداری شد، پژوهشگران با در نظر گرفتن ۶ تحقیق خاص و تعداد زیادی موضوعات سیاسی به این نتیجه رسیدند آن دسته از افراد که دارای سطح بالای برتری باور هستند، نظرات خود را در موضوعات مختلف، کامل‌تر و برتر از سایرین می‌دانند.

در مرحله بعد، پژوهشگران اقدام به بررسی و تخمین میزان دانش واقعی این افراد پرداختند و دریافتند که بیشتر این افراد، دانش کمتری ازآنچه ادعا می‌کنند، دارند و در حقیقت نسبت به سطح معلومات و سواد خود، برآورد اشتباهی دارند.

«مایکل هال» (Michael Hall)، پژوهشگر روان‌شناسی اجتماعی از دانشگاه میشیگان که سرپرستی این گروه مطالعاتی را بر عهده داشته است، درباره یافته‌های این پژوهش می‌گوید: «در شرایطی که برخی افراد نسبت به دانش و معلومات خود با تواضع و فروتنی برخورد می‌کنند و میزان آگاهی خود را دست‌کم می‌گیرند، افراد زیادی باور دارند که دانش‌شان بسیار بیشتر از آن است که واقعا دارند و قادر به انجام کارهای زیادی هستند.»

پژوهشگران در ادامه تلاش کردند تا دریابند آیا افراد دارای خودباوری کاذب، در مواجهه با مسائل مختلف قادر به ارائه استراتژی و راهکارهایی فوق‌العاده هستند یا نه؟ پژوهشگران به این افراد مقاله‌های جدیدی در حوزه سیاست دادند و از آن‌ها خواستند تا اعلام کنند کدام‌یک موردتوجه و علاقه‌شان قرار گرفته است. نیمی از این مقالات مبتنی بر نظراتی بودند که افراد مشارکت‌کننده آن‌ها را باور داشتند و نیمی دیگر نیز این باورها را به چالش کشیده بودند.

محققان دریافتند که افراد دارای خودباوری کاذب به طرز شگفت‌انگیزی مقالات منطبق با باورها و اعتقادات خود را انتخاب می‌کنند و در حقیقت از مواجه‌شدن با هر نوع نقد و چالشی اجتناب می‌کنند.

دکتر هال توضیح می‌دهد: «ما فکر می‌کردیم اگر افراد دارای خودباوری کاذب، تمایلی به دنبال کردن مجموعه متوازنی از اطلاعات داشته باشند، ممکن است بتوانند ادعا کنند که برتری باورشان را از طریق تفکر منطقی و انتقادی در مورد هر دو طرف مسئله به دست آورده‌اند؛ اما این افراد حاضر به پذیرش نظرات مخالف نیستند.»

این در حالی است که به باور دانشمندان، اگر افراد از مواجهه با نظرات مخالف خود اجتناب بورزند، فرصت بهبود اطلاعات و دانش خود را از دست می‌دهند و نمی‌توانند باورهای خود را بر بنیانی قدرتمند شکل دهند.

از سوی دیگر، پژوهشگران دریافته‌اند که خودباوری کاذب و اعتقاد به درست بودن نظرات شخصی، تنها به حوزه سیاست محدود نیست و بسیاری از افراد جامعه انسانی در حوزه‌های مختلف به این معضل دچارند. موضوعاتی همچون محیط‌زیست، مذهب، ارتباطات و روابط اجتماعی و حتی موضوعات مشابه نسبتا بی‌اهمیت مانند قوانین و مقررات شخصی نیز شامل این مسئله می‌شوند و افراد زیادی در سطح جامعه خود را در این موارد، عقل کل می‌دانند.

 

منبع: پرورش فکر 


عقل کلها به چه می اندیشند 

آدم عقل کل می‌تواند عملکرد شما را از بالا تا پایین مختل کند. این نوع آدم بدقلق چون می‌خواهد همه چیز را در اختیار داشته باشد، توجه کمی به حرف‌های دیگران دارد. این فرد، پرافاده و اعصاب خرد کن است و چنان رفتار می‌کند که گویی همه را مورد لطف خود قرار می‌دهد. او آماده است تا نظراتش را با دیگران تقسیم کند. اگر رییس‌تان یک آدم عقل است، بنده نوازی‌اش از همه چیز اعصاب خردکن‌تر است و اداره کردن یک زیر دست عقل کل هم به همین اندازه سخت است. او خیلی ساده می‌تواند قدرت شما را مورد سوال قرار دهد و به کارکنان توهین و همکارانش را اذیت و آنها را از خود متنفر کند. مردم این افراد را دوست ندارند و به همین علت با همه هوش و توانایی که دارند آنطور که باید تاثیرگزار نیستند. درست است که به احتمال زیاد آدم عقل کل هوش بالایی دارد اما نکته اینجاست که برای این فرد مهم این است که دیگران او را «باهوش‌ترین» بدانند نه کسی که هوش خوبی دارد. آنها نیاز دارند دیگران به خاطر هوش‌شان به‌شان احترام بگذارند. می‌توان گفت آنها با این کار می‌خواهند اعتماد به نفس پایین خود را و در بعضی موارد اطلاعات کم‌شان را جبران کنند.
شما نمی‌توانید کار چندانی برای تغییر تصویر ذهنی آدم عقل کل انجام دهید. با این حال می‌توانید شرایطی را در بخش خود فراهم آورید و با این فرد همکاری کنید تا او به خاطر دانشی که دارد  مورد توجه قرار گیرد. اگر او همکارتان است،  می‌توانید از نقاط قوت او به نفع خودتان استفاده کنید نه اینکه دشمن او بشوید. برای شروع سعی نکنید به او ثابت کنید باهوش‌تر از بقیه نیست. توجه به این مسئله مهم است به ویژه اگر فرد عقل‌کل رییس شماست. شما با این کارتان فقط ناخواسته برای خودتان دشمن می‌تراشید. بگذارید او فکر کند باهوش‌ترین باهوش هاست و با محبت اطلاعاتی که در اختیارتان می‌گذارد بپذیرید.

منبع: پنج روز