حرفمون از قاشمال شروع شد. قاشمال به غذایی گفته میشه که از محتویات مرسوم یخچال بدون برنج و گوشت پخته میشه. هم مجتبی تعریف کرد هم رضا. ترکیب سیب زمینی و قارچ با فلفل دلمه قرمز با ادویه کاری و زیتون میتونست بچه ها رو به وجد بیاره. وقتی یه دفعه ای یک کیسه ۶ کیلویی قارچ هدیه برام میارن، این نوع ترکیبات غذایی اجتناب ناپذیره. همیشه این دوره همی ها سرآغاز حرفی میشه که میتونه رو کاغذ موندگار بشه.
امیراحمد زارع. امیراحمد زارع دانشجوی شریف که اهل آبادان بود و شیراز زندگی میکرد. رضا میگفت هم تو تیم فوتبال دانشگاه بود هم بسکتبال. وقتی هم رفت آمریکا برای ادامه تحصیل، دنبال ادونچری بود و یک روز از کوه پرواز میکرد و یک روز دیگر در دریا موج سواری. میگفت شخصیت کاریزماتیک عجیبی داشت. میگفت با یک زن آمریکایی ازدواج کرد و وقتی پدرو مادرش میخواستند وارد آمریکا شوند با ممنوعیت ترامپ مواجه میشوند، او با یک خبرگزاری مصاحبه میکند و فقط پاراگراف اول راجع به ترامپ صحبت میشود و مابقی فقط راجع به حرفهای زارع بحث میشود.
وقتی به ۱۰ سال قبل باز میگردم و خاطرات را مرور میکنم، میبینیم چقدر تاریخ به ما نزدیکه. میبینیم چقدر زمان تند در حال حرکته ولی چقدر ازش لذت میبریم؟ شاید از همین قاشمال ها هم بشه حال خوب پیدا کرد