

قبلترها نوشته بودیم، خبر نخوانیم. علتهایی هم برای بیان این موضوع بیان شد. گاهی نخواندن بهتر از خواندن است چرا که فضای ناامیدی را در کشور بیشتر میکند. از کارت قرمز دادگاه تا دعواهای مسئولین و تیترهای خبری که بیشتر از آنکه به حل مسئله بپردازند سعی در حذف صورت مسئله ها دارند.
خبرهایی از جنس آخر الزمان
کارت قرمز دادگاه به منتخب شورای شهر اصفهان
مهدی مقدری، نماینده شورای شهر اصفهان، از حضور در شورای این شهر منع شد. او با حکم دادگاه تجدید نظر استان اصفهان و به اتهام «تبلیغ علیه نظام» و «تشویش اذهان عمومی»، به حبس تعزیری و ممنوعیت حضور در شورای شهر اصفهان محکوم شده است. به گزارش شرق، یکی از اتهامهای مقدری، حمایت از مهدی حاجتی، عضو زندانی شورای شهر شیراز، عنوان شده است. پس از شکایت دادگاه، مقدری در صفحه توییتر خود نوشت دلیل شکایتها از سوی ستاد امربهمعروف اصفهان، «انتشار فهرست دریافتهای نقدی نهادهای انقلابی، مذهبی و مدنی در دوره شهرداری اصولگرایان»، «اعتراض به واگذاری معدن موته به حوزه علمیه اصفهان»، «نصب مجسمه کاوه آهنگر» و «موضوع دوچرخهسواری زنان» بوده و حکم دادگاه را «هزینه شفافیت» خوانده بود.
این دومینبار در هفتههای گذشته است که دادگاه حکم به ممنوعیت و سلب عضویت اعضای شورای شهر میدهد. عضویت مهدی حاجتی در شورای شهر شیراز که اینروزها در زندان است، قرار بود چهارشنبه هفته گذشته به صورت رسمی و با نامه فرمانداری مهر پایان بخورد؛ اما به دلیل غیرقانونیبودن این تصمیم منتفی شد. چند روز پیش اعلام شد مهدی حاجتی که با رأی دادگاه این شهر و با اتهام اقدام علیه امنیت ملی به دو سال زندان و یک سال تبعید به یکی از شهرهای خارج از استان فارس محکوم شده است، از نمایندگی شورا برکنار میشود و جای او به سومین نفر علیالبدل شورا داده خواهد شد. معرفی جانشین «مهدی حاجتی» در ۲۳ مرداد در شورای شهر برخلاف قانون اعلام شد و بر همین اساس، اعضای شورای شهر شیراز در نامهای به فرماندار خواستار لغو مراسم معارفه عضو علیالبدل شورای شهر شدند.
مهدی مقدری، عضو اخراجی از شورای شهر اصفهان، در گفتگو با «شرق» درباره جزئیات اتفاقاتی که برای او در یک سال گذشته افتاده است، توضیحاتی داد. او در این گفتگو در پاسخ به این پرسش که دلیل محکومیتش چه بود، گفت: «در پی شکایت سپاه صاحبالزمان و ستاد احیای امربهمعروف و نهیازمنکر اصفهان، در اسفند سال پیش به بازپرسی شعبه ۱۱ دادگاه عمومی و انقلاب اصفهان احضار شدم. در جلسه نخست درباره پست اینستاگرامی در حمایت از آقای مهدی حاجتی (نماینده شورای شهر شیراز) تفهیم اتهام شدم؛ بازپرس معتقد بود برخلاف نظر و حکم قضائی نباید در این موضوع اظهارنظر میکردم. در جلسه دوم بازپرسی درباره پست توییتری حمایت از دکتر غروی و نطق کوتاهم درباره اینکه «پاسخ تجمع صنفی معلمان گاز اشکآور نیست»، تفهیم اتهام شدم و در جلسه سوم که نیمه فروردین سال جاری برگزار شد، بازپرس پرونده با صدور قرار نظارت قضائی، من را شش ماه از حضور در شورای شهر منع کرد که تاکنون به این قرار تمکین کردم. سپس این اتهامها در دو پرونده، یکی به اتهام تبلیغ علیه نظام در دادگاه انقلاب و دیگری نشر اکاذیب و تشویش اذهان عمومی در شعبه ۱۱۲ کیفری رسیدگی شد. رأی دادگاه انقلاب من را به تحمل یک سال حبس تعزیری و دو سال ممنوعیت از فعالیت و حضور در احزاب و گروههای سیاسی و اجتماعی محکوم کرد و بر اساس رأی شعبه ۱۱۲ دادگاه کیفری، به اتهام نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی به تحمل یک سال حبس تعزیری و مجازاتهای تکمیلی «دو سال ممنوعیت از فعالیت و حضور در احزاب و گروههای سیاسی و اجتماعی»، «دو سال انفصال از خدمات عمومی و دولتی و بالطبع منع از حضور در جلسات شورای شهر» و «دو سال منع هرگونه فعالیت در شبکههای اجتماعی فضای مجازی» محکوم شدم».
او در ادامه افزود: «از آنجا که عناصر مادی و معنوی این دو پرونده را مشابه میدانستیم، از رئیس کل دادگستری استان درخواست تجمیع رسیدگی به تجدیدنظر در این دو پرونده را دادیم که مورد قبول واقع شد و در نهایت روز شنبه حکم قطعی صادر و ابلاغ شد. بر این اساس، از اتهام تبلیغ علیه نظام و یک سال حبس تعزیری تبرئه شدم و یک سال حبس تعزیری به اتهام تشویش اذهان عمومی به مدت پنج سال تعلیق شد؛ اما مجازاتهای تکمیلی آن اعم از «دو سال انفصال از خدمات دولتی و عمومی و بالطبع منع از حضور در جلسات شورای شهر»، «دو سال ممنوعیت از حضور در احزاب و گروههای سیاسی و اجتماعی» و «دو سال ممنوعیت حضور در شبکههای اجتماعی در فضای مجازی» تأیید شد».
مقدری در ادامه، تصریح کرد: «با وجود اینکه به رأی صادرشده احترام میگذارم، قطعا از آن راضی نیستم. اینکه برای چند مورد نقد در شبکه مجازی، حق نمایندگی مردم اصفهان در شورای شهر را سلب کنند، بسیار سنگین به نظر میرسد. اینکه از جنبه حقوقی و قانونی چه میشود را باید حقوقدانان نظر دهند؛ تا آنجا که میدانم شبهه جدی حقوقی وجود دارد که در تخصص من نیست».
وی همچنین در پاسخ به این پرسش که واکنش شورای شهر اصفهان درباره رأیهای صادرشده چه بوده است، گفت: در تمام این مدت مهندس معین، رئیس پیشین شورای شهر و دکتر نوروزی، شهردار حقوقدان اصفهان، همراه، همدل و پیگیر بودند. البته سرکار خانم روشن، رئیس کمیسیون فرهنگی نیز در این پنج ماه خانهنشینی بنده، جویای احوال خودم و خانوادهام بود. از مواضع سایر اعضا خبری ندارم و جایی نخواندم و نشنیدم، ولی قدردان رئیس سابق شورا و شهردار هستم؛ بسیار کمک کردند.
همچنین در پاسخ به این سؤال که تغییر ریاست شورای اصفهان چقدر در صدور حکم برکناری شما مؤثر بود و اینکه آیا شورای شهر اصفهان به این رأی تمکین میکند، میگوید: «بگذارید سکوت کنم؛ چون پنج ماه است خبری از داخل شورا ندارم. رئیس جدید شورای شهر اصفهان در مصاحبهای که پیشتر داشت، خبر از تمکین در برابر رأی قطعی داده بود و البته در مصاحبه روز یکشنبه با خبرگزاری ایمنا اعلام کردند فعلا منتظر ابلاغ رأی دادگاه از طریق فرمانداری اصفهان هستند؛ خبر بیشتری ندارم».
این عضو شورای شهر اصفهان درباره اتفاقات پیشآمده میگوید: «در این دو سال اداره کلانشهرهایی که با نمایندگان و مدیریت اصلاحطلبان اداره میشود، خوب پیش رفت و تغییرات ملموسی در فضاهای فرهنگی و اجتماعی و نشاط شهرها خود را نشان داده است و با وجود صدها مشکل و تنگنای اقتصادی، از مشکلات ابتدایی عبور کردیم و به ثبات مدیریتی و رضایت شهروندان دست یافتیم. اینها مطلوب عدهای نبود».
مقدری در پایان در پاسخ به این سؤال که آیا شورای عالی استانها به پرونده وی ورود کرده است، نیز گفت: «جناب آقای الویری با درایت و دلسوزی که داشته است، در این موارد اعلام نظر صریح و شفاف کرده و تا حدودی که آگاهم، پیگیریهایی نیز داشته است. ولی از جزئیات اقدامات ایشان و شورای عالی مطلع نیستم».
در دو سال گذشته که شورای شهر جدید، در شهرهای مختلف سر کار آمدهاند، به بهانههای مختلف دادگاهی شدهاند. مهدی میرلوحی، الهام فخاری، محمدجواد حقشناس و ناهید خداکرمی اعضای شورای شهر تهران بودند که به دلایل مختلف دادگاهی شدهاند. ناهید خداکرمی نیز همچون مقدری با شکایت ستاد امربهمعروف و نهیازمنکر اصفهان راهی دادگاه شد و پرونده او در جریان است. محمدجواد حقشناس هم حدود یک ماه پیش بازداشتی چندساعته را در دادسرا تا تودیع وثیقه تجربه کرد، جرم او انتشار فیلمی در اینستاگرامش از قرائت دعای ربنا با صدای یک زن بود.
امیر رئیسیان، وکیل دادگستری، در گفتگو با «شرق»، به بررسی این برکناریها میپردازد. او در اینباره تصریح میکند: «مطابق صحبتهای آقای مقدری، اگر در متن رأی ایشان محرومیت از حقوق اجتماعی درج شده باشد، این حقوق در قانون تعریف شدهاند، مصادیق این حقوق در ماده ۲۶ قانون مجازات اسلامی تعریف شده و همان بند یک این قانون انتخابشدن در مجلس و ریاستجمهوری و شورای شهر را به عنوان حقوق اجتماعی افراد در نظر گرفته است. اگر بخواهیم حقوق اجتماعی را به عنوان مجازات تبعی در نظر بگیریم، جای بحثی نمیماند که ایشان در شورا نمیتواند حضور داشته باشد و احتمالا در دادنامه ایشان واژه بالتبع آمده که معنای مجازات تبعی است و ماده ۲۶ صراحت دارد که عضویت در شورای شهر از مصادیق مجازات تبعی محسوب میشود».
وی میافزاید: «اما ماده دیگری در قانون مجازات اسلامی داریم (ماده ۵۳) که اگر مجازاتی تعلیق شود، در مواردی که مجازات تعلیق حکم انفصال صادر میشود، اگر محکومیت معلق شود، در نتیجه انفصال هم معلق میشود. ممکن است بشود به این ماده استناد کرد که از آنجایی که شما مجازات را به موجب قانون منجر به انفصال دانستید، در نتیجه مطابق تبصره ماده ۵۳ قانون مجازات اسلامی، حالا که مجازات معلق شده، پس آن اثر تبعی هم به موجب ماده ۵۳ معلق میشود».
وی درباره حکم صادره مهدی حاجتی میافزاید: «درباره مهدی حاجتی مستمسکی وجود دارد که به غیبت او استناد میکنند و اساسا ما را از حوزه شمول بحث خارج میکند و هر کسی به هر علتی غیبت کند، مطابق آییننامه اعضا حذف میشود، ولی در مورد آقای مقدری اگر بحث این بود که این یک مجازات تبعی است و در دادنامه از آن به عنوان امری اتوماتیک یاد شده و دادنامه آن را مجازات تکمیلی ندانسته و بالتبع محکوم به انفصال است اگر چنین برداشتی دارد و دادنامه در مقام تبیین بند الف. ماده ۲۶ قانون مجازات اسلامی بوده، در نتیجه طبق تبصره ماده ۵۳ قانون مذکور، حالا که مجازات اصلی تعلیق میشود پس مجازات امر بالتبع از بین میرود. ولی اگر این انفصال به عنوان مجازات تکمیلی نه تبعی تعیین شده باشد، دادگاه میتواند بخشی از مجازات، مثلا مجازات اصلی را تعلیق و مجازات تکمیلی را معلق نکند و این در حوزه اختیارات دادگاه است».
حذف صورت مسئله
واکنش کیهان به جدال آیتالله یزدی و آملی لاریجانی
حسین شریعتمداری در کیهان نوشت: دیروز رئیس محترم مجمع تشخیص مصلحت نظام با انتشار نامهای مفصل و سرگشاده، به سخنان منتسب به حضرت آیتاللهیزدی پاسخ داد. ماجرا از دستگیری اکبر طبری معاونت اجرایی حوزه ریاست، رئیسسابق قوه قضائیه آغاز شد؛ دستگیری این فرد که با اتهامات متعددی مواجه است، بهانهای شد تا موج سنگینی از حملات و هجمهها علیه آیتالله آملی لاریجانی شکل بگیرد. ضدانقلابیون خارج نشین با استفاده از بستر فضای مجازی، سردمدار این حملات و تهمتها بودند.
در این میان شایعهای در فضای مجازی منتشر شد مبنی بر اینکه رئیس پیشین دستگاه قضا و رئیس امروز مجمع تشخیص مصلحت نظام تهدید کرده است در صورت ادامه برخورد با طبری، ایران را به مقصد نجف ترک خواهد کرد! یک کانال تلگرامی که در انتشار اکاذیب علیه نظام و شخصیتهای آن و جعل خبر، یدطولا و سابقه سیاهی دارد، منبع اولیه این شایعه بود. منابع نزدیک به آیتالله آملی لاریجانی ضمن تکذیب این شایعه، تاکید کردند که «آیتالله آملی لاریجانی بهزودی جلسات دروس حوزوی خود را در حوزه علمیه قم مجدداً از سر خواهند گرفت و بنایی بر مهاجرت ندارند.»
در ادامه ماجرا، چند روز پیش خبر دیگری در فضای مجازی منتشر شد که در آن آمده بود، آیتالله یزدی دبیر محترم جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در جلسهای نسبت به شایعه مورد اشاره واکنش نشان داده و انتقادات تندی را نسبت به رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام بیان کرده است این خبر نیز در فضای مجازی و از سوی رسانههای خارجی با پوشش گستردهای روبرو شد و دهها دروغ دیگر نیز جعل گردیده و به آن افزوده شد.
و اما، در حالی که گزارشهای متناقضی درباره صحت و سقم این خبر منتشر شده بود، روز گذشته آیتالله آملی لاریجانی با انتشار نامهای مفصل و سرگشاده و البته با ادبیاتی تند، به سخنان منتسب به آیتالله یزدی واکنش نشان داد.
اختلاف نظر و یا اشتباه در کسب خبر پدیدهای است که احتمال بروز آن در میان تمامی افراد جامعه وجود دارد و عالمان دینی و روحانیان برجسته نیز از این قاعده مستثنا نیستند. چاره کار نیز -چنانچه خبر از اهمیت تعیینکننده و موثری برخوردار باشد- بررسی و کشف واقعیت ماجراست تا در صورتی که خبر منتشر شده زمینهای از آسیب در پی داشته باشد از بروز آن پیشگیری شود. این فرمول اما، درباره شخصیتهای اثرگذار و مخصوصا وقتی پای عالمان برجسته دینی در میان است، با موارد عادی تفاوتهای درخور توجهی دارد که رعایت آن از سوی آنان ضرورتی حیاتی و اجتنابناپذیر است. چرا که آنان از یکسو، معلمان جامعه هستند و رفتار و گفتارشان میتواند پیامدهای نامطلوبی به دنبال داشته باشد و از سوی دیگر شخصیت و جایگاه برجسته آنان «امانت الهی» است و تنها متعلق به خودشان نیست که در حفاظت و پاسداری از آن بینیاز از مراقبت باشند!
جدالهای لفظی مسئولین
فرارو-جدال لفظی آیتالله یزدی با آیتالله آملی لاریجانی دو رییس پیشین قوه قضائیه در حالی به چالش مهمی در کشور بدل شده و واکنشهای فراوانی در پی داشته است که مجادلههای لفظی از این دست که یک طرف آن آیت الله یزدی است، پیش از این نیز سابقه داشته است. این مجادلهها پس از گذشت مدتی و با میانجیگری دیگر علما و سکوت طرفین فروکش کرده است، برخی از آنها اهمیت تاریخی پیدا کرده اند، اما آخرین جدال مهممترین آنها بوده است.
به گزارش فرارو، انتشار سخنان آیت الله یزدی در حضور جمعی از حوزیان بازتاب گستردهای داشته و واکنش های زیادی را بر انگیخته است.
آیت الله یزدی در آن سخنان انتقادات تندی از آیت الله آملی لاریجانی رییس پیشین قوه قضائیه، حسن روحانی رییس جمهور و آیت الله علوی بروجردی داشت. یزدی خطاب به حسن روحانی گفت که “اگر نمیتوانی مملکت را اداره کنی، برو کنار.”
او همچنین با اشاره به احتمال اعلام مرجعیت آیت الله علوی بروجردی گفت: “اگر چنین فردی تابلو هم بزند، تابلویش را پایین میآوریم؛ هیچ تعارفی هم نداریم، چون مرجعیت نمیتواند بازیچه باشد.”
آیت الله یزدی همچنین درباره شایعه نامه آیت الله آملی لاریجانی به رهبر انقلاب و تهدید به مهاجرت به نجف گفت: «خوب بروید، آیا با رفتن شما قم بههم میخورد؟ شما در قم بودنتان هم خیلی موثر نبود؛ چه رسد که نجف بروید. رییس دفتری که ۱۰ سال، جای مهمی را اداره کرده دستگیر میشود، بعد اعتراض میکند که چرا گرفتید؟! به اسم مدرسه علمیه، کاخ ساختند! آیا ارث پدرت بود؛ از کجا آوردی ساختی؟»
این اظهارات تند با واکنش از سوی دولت و آیت الله بروجردی روبه رو نشد، اما آملی لاریجانی با نگارش نامهای به آیت الله یزدی به تندی به او تاخت. او گفت: «هیچگاه نگفته که اگر فلانی را دستگیر کنید به نجف میروم و هیچگاه از هیچ فرد متخلف یا فاسدی حمایت نکرده و نخواهم کرد.»
لاریجانی در پاسخ به اینکه آیت الله یزدی گفته اند ساختمان حوزه علمیه، ولی عصر شبیه کاخ است، نوشت: «وقتی ساختمان مرکز تحقیقات دبیرخانه خبرگان که با لطایفالحیل از دست مسئولین آن وقت درآوردید و به عنوان نائب رئیس مجلس خبرگان محل کار خود قرار دادید، در همین قد و قواره و وزن بود، نفرمودید کاخ ساختهاند، بلکه با اشتیاق تمام به آن ساختمان نقل مکان فرمودید.»
او سپس خطاب به آیت الله یزدی گفت: “آیا جز با صدای بلند و داد و قال، به مسئولین و بزرگان توهین کردن و افترا زدن و تحقیر کردن، کار دیگری هم کردهاید؟ “
از دو روز پیش تاکنون بسیاری از فعالان سیاسی و مذهبی در کشور به جدال آیت الله یزدی و آیت الله آملی لاریجانی واکنش نشان داده اند. حتی کار به جایی رسیده که آیت الله مکارم شیرازی از مراجع قم با انتشار پیامی خطاب به این دو چهره خواستار عذرخواهی آنها از یکدیگر شده است. آیت الله نوری همدانی نیز در این باره با یزدی و آملی لاریجانی تماس تلفنی برقرار کرد.
همچنین آیت الله جنتی دیر شورای نگهبان نیز با انتشار نامهای از گفت و گوی خود با یزدی و آملی لاریجانی خبر داده است. او در این نامه نوشت: «من امروز در گفتگویی که با این دو بزرگوار داشتم هر دو بر حفظ آرمانهای انقلاب و ضرورت حفظ و صیانت از ارکان نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران و نیز پرهیز از اختلافات و بهانه ندادن به دست دشمنان مردم و نظام تأکید داشتند و انشاءالله به زودی هر دو عزیز را در کنار یکدیگر خواهیم دید.» به این ترتیب ممکن است به زودی شاهد حل و فصل اختلافات میان آیت الله یزدی و لاریجانی باشیم. این اتفاق می تواند مانند موارد پیشین حداقل در ظاهر امر رخ دهد و جدال دو طرف متوقف شود. آیت الله یزدی ۸۸ ساله، دبیر جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و دبیر شورای عالی حوزههای علمیه است. او سابقه ریاست قوه قضاییه، ریاست مجلس خبرگان رهبری را در کارنامه دارد. او از فقهای منصوب رهبر انقلاب در شورای نگهبان است.
نامه جنجالی به آیت الله شبیری زنجانی
اما سابقه آیتالله یزدی در طرح مسائل جنجالی و انتقاد از چهرههای شناخته شده طولانی است. پیش از ماجرای اخیر او سال گذشته نامهای خطاب به آیت الله شبیری زنجانی از مراجع تقلید قم نوشت و از اینکه این مرجع تقلید با رییس دولت اصلاحات دیدار کرده بود به شدت انتقاد کرد.
یزدی از آیت الله شبیری زنجانی خواست که شئون مرجعیت را رعایت کند. او در این نامه تاکید کرد “چگونه میشود، حضرتعالی که فرصتی برای ملاقات با هیات رئیسه مجمع عمومی اساتید را ندارید، فرصت میکنید در منزل آقایی در تهران حاضر شوید و با این آقایان ملاقات داشته باشید!”
این نامه انتقادات فراوانی به دنبال داشت و برخی چهرهای شاخص حوزه آن را زیر سوال بردند. حتی کار به جایی رسید که آیت الله علوی گرگانی، از مراجع تقلید نیز در تماس با آیت الله شبیری و در انتقادی تلویحی از نامه آیت الله یزدی گفت که تبادلات میان بزرگان باید محترمانه و مخفیانه باشد.
ظاهرا آیت الله یزدی برآوردی از میزان واکنشها به این نامه خود نداشت؛ از همین رو، با افزایش انتقادها از او، بیانیهای به نام مجمع عمومی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم صادر شد که در آن با حمله به منقدان آیت الله یزدی نوشته شده بود: «گروهی در پی بهانهای برای زدودن غبار از چهره فتنهگران هستند.»
با این حال، تردیدهایی درمورد اینکه آیا این بیانیه واقعا از سوی مجمع عمومی جامعه مدرسین صادر شده بود یا خیر ایجاد شد. آیت الله سید محمد غروی، عضو ارشد جامعه مدرسین در گفتگویی از این بیانیه اظهار بیاطلاعی کرد.
با تداوم حواشی مربوط به آن نامه، دفتر آیت الله شبیری زنجانی در اطلاعیهای عنوان کرد که درباره این نامه «تاکنون هیچ موضعی اتخاذ نکرده است». حجت الاسلام والمسلمین محمدرضا باباخانی درباره نظر حضرت آیت الله شبیری زنجانی درخصوص این نامه به شفقنا گفت: «دفتر یا حضرت آیت الله شبیری زنجانی نظری در خصوص این نامه ندارند و طلاب و شاگردان ایشان، پاسخ میدهند.» او تصریح کرد: “هم دفتر و هم حضرت آیت الله موضع خاصی نداشته و فعلا سکوت را پیش گرفته اند.” به این ترتیب با سکوت آیت الله شبیری زنجانی و واکنش های تند به آیت الله یزدی ماجرا آرام آرام فروکش کرد و دیگری پیگیری نشد.
رقابت پر حاشیه با آیت الله هاشمی رفسنجانی
آیت الله محمد یزدی در سال ۸۸ نیز پای به میدان مجادله با آیت الله هاشمی رفسنجانی گذاشت. او در موارد متعددی از رفتار سیاسی و سخنان آیت الله هاشمی رفسنجانی انتقاد کرد. این انتقادات پس از مواضع هاشمی رفسنجانی درباره انتخابات جنجالی دوره دهم ریاست جمهوری مطرح شد.
یزدی نامه هاشمی پیش از انتخابات سال ۸۸ به رهبر انقلاب را تلاشی برای “انقلاب مخملی” خوانده بود. او در آن مقطع مدام از دولت احمدی نژاد حمایت میکرد.
یزدی درباره اینکه آیت الله هاشمی پس از انتخابات ۸۸ در نماز جمعه حاضر نشد، گفته بود: “اگر ایشان بعد از انتخابات میخواست نماز جمعه بیاید اصلا نمیتوانست و شرایط به گونهای بود که اصلا برایش امکان نداشت که نماز جمعه بیاید.”
در مورد دیگری از سخنان آیت الله یزدی علیه هاشمی رفسنجانی، در زمستان سال ۸۸ با نقل جملهای از هاشمی رفسنجانی مبنی بر اینکه “رهبری را فرد اصلح برای حل مشکلات میدانم” او را به توهین به رهبری متهم کرد.
یزدی گفته بود: “رهبری بارها و بارها بر خودداری خواص از دو پهلو حرف زدن تاکید کرده اند و ایشان در سخنان خود بارها خواسته اند که هاشمی به آغوش نظام بازگردد، ولی هاشمی با موضع گیریهای خود هر روز از نظام دورتر میشود.”
هاشمی رفسنجانی در پاسخ به این اظهارات گفت: “همانگونه که قبلا هم گفتم جوابم تاکنون به سخنان توام با عصبانیت و غرض آلود ایشان سلام بوده است، ولی با صحبتهای دیروز ایشان و اطلاعات رسیده، این بار بوی توطئه به مشام میرسد.”
هاشمی مهمترین دلیل آن حملات را مواضع خود درباره لزوم رعایت حقوق مردم و همچنین دفاع از شخص رهبری و پرهیز از افراط بر اساس عقیده و اعتقاد قلبی اش برشمرد. درآن مقطع اختلاف آیت الله هاشمی و یزدی آرام آرام فروکش کرد. حداقل به صورت علنی کمتر از آن صحبت شد. ظاهرا در آن ماجرا نیز پادرمیانی برخی چهرهها باعث شد که حملات آیت الله یزدی و پاسخهای هاشمی رفسنجانی متوقف شود.
با این حال میان آنها همیشه حالت رقابت وجود داشت. این رقابت در اسفند ماه سال ۹۳ اوج گرفت. جاییکه پس از درگذشت آیت الله مهدوی کنی رییس وقت مجلس خبرگان آیت الله محمد یزدی برای ریاست این مجلس کاندیدا شد و هاشمی رفسنجانی نامزد شد و تلاش کرد که یزدی رییس خبرگان نشود، اما شکست خورد. هاشمی در دوبار رای گیری فقط ۲۵ رای کسب کرد و یزدی رییس مجلس خبرگان شد.
اما دقیقا یک سال بعد یعنی در انتخابات اسفند ماه سال ۹۴ آیت الله یزدی نامزد انتخابات خبرگان از تهران شد که با شکست سختی مواجه گردید. لیست پیشنهادی هاشمی رفسنجانی و اصلاح طلبان در تهران توانست موفق شود و آیت الله یزدی هفدهمین رای انتخابات را کسب کرد و از رسیدن به مجلس خبرگان باز ماند.
او در آخرین نطقش در خبرگان گفت: “خوشبختانه برای دوره پنجم خبرگان من رأی نیاوردم و در آینده در خدمتتان نیستم و از این اتفاق خوشحالم. ”
حذف پس از انتشار
فرارو- نامه تند رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام به آیتالله یزدی از روی سایت مجمع حذف شد و در دسترس نیست.
پس از انتشار اظهارات آیتالله یزدی درباره صادق آملی لاریجانی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام نامهای خطاب به آیتالله یزدی نوشت که با ادبیات تندی همراه بود و واکنشهای متعددی را در فضای سیاسی کشور به همراه داشت.
اما امروز سایت مجمع تشخیص مصلحت نظام، این نامه را از روی سایت خود حذف کرده و متن این نامه روی این سایت در دسترس نیست.

دستگیری به خاطر شعر
به طعنه گفت که: هُشدار! ساربان دزد است!
نفر، نفر، همه ی اهل کاروان دزد است!
چو بار بستم و رفتم گمان نکردم هیچ،
شریک قافله -ای وایِ من!- همان دزد است!
چه سود از این همه قرآن بدین نمط خواندن؟
فضیل توبه نکرده ست و همچنان دزد است!
دلت خوش است که بسته ست روزنِ روباه
زِ ردّ گیوه بیاندیش! باغبان دزد است!
من ازِ خیانتِ اسبابِ خانه می ترسم،
چه اعتماد به دیوار؟! نردبان دزد است!
ز عمرِ من همه کم کرد و بر خودش افزود،
گلایه با که توان کرد، چون زمان دزد است؟!
زِ من مرنج، اگر بیش از این نمی گویم
زبان -زِ ترسِ سرِ سبز- در دهان دزد است!
#حسین_جنتی
#مجموعه_غزل_ن
روی دستش، پسرش رفت، ولی قولش نه!
نیزهها تا جگرش رفت، ولی قولش نه!
این چه خورشیدِ غریبی ست که با حالِ نزار
پای نعشِ قمرش رفت، ولی قولش نه!
باغبانیست عجب! آن که در آن دشتِ بلا
به خزانی ثمرش رفت، ولی قولش نه!
شیر مردی که در آن واقعه هفتاد و دو بار
دستِ غم بر کمرش رفت، ولی قولش نه!
جان من برخیِ آن مرد که در شط فرات
تیر در چشمِ ترش رفت، ولی قولش نه!
هر طرف مینگری نامِ حسین است و حسین
ای دمش گرم! سرش رفت، ولی قولش نه!
از وحشتِ خلق، اژدها خواهم شد
ناچار، مقیمِ ناکجا خواهم شد
یارب! مپسند من رقیبت باشم،
تنهاتر ازین شوم خدا خواهم شد!!