دنیای بدون مرز
در سال 1599 میلادی همه میدانستند که در اطراف زمین اجسام درخشانی هستند. خورشید و ستاره ها در اطراف زمین قرار دارند. همه باور داشتند که زمین ثابت است و عالم به دور زمین میچرخد. در سال 1600 میلادی یک نفر میگفت دنیا نامحدود است. او دنیاهای نامتناهی را پیش بینی میکرد. اما او چطور سال نو خود را تحویل کرد؟ شاید جای تعجب باشه ولی در زندان به سر میبرد.
زمانی برای ما فرا میرسد که میفهمیم در مرکز عالم قرار نداریم و اینکه به چیزی بسیار بزرگتر از خودمان متعلقیم. این بخشی از فرایند بزرگ شدنه. این برای همه اتفاق میفته. در آن زمان برای هرکس واضح و بدیهی بود که کره زمین ثابت و پایداره و اطراف زمین میتواند هرچیزی باشد، مثل خورشید، ماه، ستاره ها و سیاره ها.
در قرن پانزدهم یک ستاره شناس لهستانی به نام کوپرنیک طرحی را ارائه داد مبنی بر اینکه زمین مرکز عالم نیست. بلکه سیاره ای مثل بقیه سیاره هاست که به دور خورشید میچرخد. دانشمندان این نظریه را بی حرمتی به کلیسا میدانستند. اما در این میان تنها کسی که اعتقاد داشت که کوپرنیک خیلی در این زمینه پیش نرفته است جوردن برونو است.
….
علم برای ما نشانه است. چراغی برای روشن کردن مسیر. هنوز آدمها در مفاهیمی مثل عشق، شادی، محبت، عدل، برابری اجتماعی، رفاه و … درگیرند. به قول دکتر پیمان آزاد، انسان ذهن است و دیگر هیچ.
هر گامی که در زندگی برداشته میشود و هر پله ای طی میشود، به مسیر طولانی تر، صعب العبورتر میرسیم و هربار به خودمان میگوییم اگر تا انتها بروم، همه چیز خوب میشود، همه چیز عالی میشود. هنوز نقشه ای برای خود ترسیم نکرده ایم. انگار گاهی خود را به دریا میسپاریم تا ما را با خود ببرد. گاهی شنا کردن بلد میشویم.
معراج به من میگفت، اگر چهار سال دیگر کنکور قبول بشویم و برویم دانشگاه همه چیز خوب میشود. وقتی دانشگاه قبول شدیم و کلاسها و نمره گرفتنها و … دیدیم میگفت اگر مدرک لیسانس را بگیریم همه چیز رو به راه میشود. معراج عاشق شد. موهایش ریخت. سفید شد. میگفت سربازی ام ردیف شود، همه چیز درست میشود. سربازی اش را که معاف شد، میگفت اگر همسری اختیار کنم دیگر چیزی نمیخواهم. وقتی تصویر بیدار شدن فرزندش را در سونوگرافی میبیند، آرزو میکند که خدا به او فرزند سالمی عطا کند. انگار همه چیز خوب میشود….
یک مرد اهل روم باستان که 2000 سال پیش میزیست در کتابش از جهان بی مرز سخن گفته بود. او از خواننده هایش خواسته بود تا بر لبه جهان بایستند و از آن تیری به آن سمت که شما فکر میکنند مرز جهان است پرتاب کنند.
اگر تیر به دیواری که شما فکر میکنید لبه جهان است برخورد کند. شما بر آن دیوار بایستید و این کار را تکرار کنید. دوباره همان دو امکان پیش می آید. یا تیر همیشه در پرواز است یا به دیوار برخورد میکند و شما بر آن می ایستید و تیری پرتاب میکنید…
این نشان میدهد که خدا بی مرز و بی انتهاست. برونو این مطالب را با اعماق وجودش دریافته بود.
#همینان
#همینان_لایف