وقتی تو دریا یه سنگ بزرگ بندازی، دریا اون سنگ رو تو خودش هضم میکنه، جوری که انگار هیچوقت اون سنگ وجود نداشته
اما اگه تو یه برکه کوچیک یه سنگ کوچیک بندازیم، این برکه به تلاطم میفته! تا مدتی حلقه های تشکیل شده روی آب رو میبینیم.
گاهی زندگیهامون شبیه دریاست و گاهی شبیه به برکه.
داستان لیلا شبیه برکه ای که در سن ۴۰ سالگی یه سنگ وارد برکه اش میشه و زندگیشو تغییر میده.
لیلا در سن ۱۷ سالگلی به سبکی کاملا سنتی ازدواج کرده است و یک زندگی کاملا آرام را سپری میکند. سه فرزند دارد، دو دختر و یک پسر. شوهرش در یک اداره دولتی کار میکند و زندگی مرفهی را فراهم کرده است.
لیلا تصمیم میگیرد از شوهرش طلاق بگیرد و زندگی جدیدی را شروع کند.
