این روزهای زندگی ام بر فراز آسمان ابری است. کسی چه می دانست اگر این گونه نمی بود، چگونه می بود؟ از آسمان ابری زیر درخت کاج نوشتن، نیاز به تعمق و دقت بسیاری دارد. حرفهای پشت سر هم، ردیف واژه ها، کودکی، گل، عشق پریدن، مرغ دریایی، شعر، امامزاده، باران و شیرمال شاخصهای زمینی نوشته هایم خواهند بود.
برای نوشتن و ویرایش کردن و سر و شکل دادن به آن فرصت اندکی وجود دارد ولی گاهی در همین فرصت کم میتوان به خلق اثری هنری دست زد. گاهی در فرصتهای کم میتوان شکوفا شد و گاهی به آسمان پرکشید. اتاق سفید و خاطرات آن پابرجاست. آینه نقره ای هر آینه تصویرگر آن درختان ایستاده با آن چترهای نقره ای رنگ خواهد بود.
مهندس اسکندری که علاوه بر کارگاه های جوشکاری در منبت، قلم زنی، شعر و هنر نقش استادی را با خود یدک میکشید، میگفت باید نوشته ها را جور دیگری هم دید. بگذاریم زمان بگذرد. شاید اگر در آسمان پرواز کنی، جور دیگری بشود.
” این حقیقت که بعضی باورهای عمومی گذشته به طور قاطع رد شدهاند، به این معنی نیست که باید از این بترسیم که شواهد آینده ممکن است، باورهای کنونی ما را رد کنند. اینکه باورهای کنونی ما، علاوه بر چیزهای دیگر تا چه حدی آسیب پذیرند، بستگی به شواهدی دارد که آنها را تقویت میکنند. مردم فکر میکردند که خورشید کوچکتر از زمین است، زیرا شواهد کافی در دست نداشتند. اکنون مدارکی داریم که تا پیش از این در دسترس نبود و به طور قاطع نشان میدهند که خورشید بسیار بزرگتر است و کاملا میتوانیم مطمئن باشیم که هیچ گاه چیزی جانشین آن نخواهد شد. پس این دیگر یک فرضیهی موقتی نیست که تا به حال از ابطال شدن مصون مانده است، بلکه یک حقیقت علمی است. باورهای کنونی ما در مورد بسیاری از چیزها ممکن است در آینده رد شوند، ولی میتوانیم با اطمینان کامل فهرستی از بعضی حقایق را تهیه کنیم که هیچ گاه رد نخواهند شد.” این مطالب را در کتاب سرگذشت شگفت انگیز حیات روی زمین، ریچارد داوکینز، مترجم دکتر محمدرضا توکلی صابری، انتشارات معین، صفحه 38 میخوانیم. البته باید اشاره کرد، با اینکه کتابهایی نظیر ساعت ساز نابینا و نظریه فرگشت و … را بحث و گسترش داده اند اما باید گام به گام، آهسته به آهسته قدم برداشت. خالق همیشه خالق است. کیهان از انفجار بزرگ تا اکنون، تمام خاطرات را با خود به همراه دارد. تمام آنها را Ctrl+S زده است و ما باید آنها را کشف کنیم و بشناسیم. زمان میگذرد. گاهی خیلی خیلی کند و گاهی خیلی خیلی تند. ای کاش بتوان تمام زمانهایی را که خیلی خیلی تند و خوب و سازنده میگذرد، آهسته آهسته درک کنیم و در تمام رگهایمان ذخیره کنیم.
ما آمده ایم که رشد کنیم و بزرگ شویم. همه چیزها میگذرند. باید تلاش کرد تا بهترینها را رقم زد. دیگر خودی وجود ندارد. همه ما باید تلاش کنیم تا بهترینها را رقم بزنیم. وقتی در آسمان پرواز کنیم. وقتی جاناتان مرغ دریایی به سیاره شازده کوچولو پرواز میکند تا از عطر گل استشمام کند، دیگر جاناتان مرغ دریا نیست، مرغ آسمانهاست. رز، آب، نارنگی، فرفره، آهنگ، خواب، آناتومی، هلو و سبد میوه ها، یادداشت، کت، خواب، پرواز، احساس، شعر، دفتر و همچنان خاطرات اتاق پابرجاست. زمین، ابر، آسمان، باران و درخت، یک اتاق بزرگ، یک اتاق کوچک. خاطرات چتر پابرجاست.