این جا امید ادامه دارد (همه چیز راجع به تراریخته ها) / جستاری درباره محصولات تراریخته یا تغییر ژنتیک یافته و ارتباط آنها با سرطان
آب جریان داشت. جریان آرام آب روح تازه ای به زاینده رود بخشیده بود. صدای پرندگان کم و بیش به گوش میرسید. همیشه صدای پرندگان در میان انبوه صداها گم میشود. انگار ما به صدای پرندگان بی توجهیم.
صدای شیون بلند شد. فهمیدیم احتمالا کسی مرده است. در روزهای تعطیل بیمارستان هم حداقل یکی دو نفر جان خود را اینجا از دست میدهند. برخی آرام گریه میکنند و برخی بلند بلند. این اولین بار بود که در بیمارستان امید قدم میگذاشتم. میخواستم دوستم حمید را ملاقات کنم که به بیماران سرطانی خدمت میکرد. این جا هر بیماری با مرگ دست و پنجه نرم میکرد. به قول قباد، مرگ تنها حقیقتی است که زیر و رو ندارد.
در حاشیه زاینده رود به حرفهای حمید فکر میکردم و رکاب میزدم. میگفت همه کسانی که اینجا می آیند دیر یا زود میروند. احتمال درمان کم است. باید برای زندگی جنگید ولی اصرار نکرد. این حرفهای سرپرست حمید در بخش بود. گاهی هر آمپول بیش از 15 میلیون تومان آب میخورد. بازار داروهای ضد سرطان داغ داغ است. حمید میگفت، پزشکان به محصولات داخلی اعتمادی ندارند. هضم این مطلب برایم سخت نبود. همین چند وقت پیش بود که دوستی از استعفایش از شرکت دارویی تولید داروهای ضد سرطان خبر داد و علتش را تقلب شرکت در دست کاری تستهای پایداری دارو و مرگ چند نفر از هموطنانمان و عذاب وجدانش عنوان کرد. حمید میگفت البته درست است که نباید اصرار کرد ولی انسان به امید زنده است. اینجا امید ادامه دارد.
همچنان رکاب میزدم. به آب مینگریستم که جریان داشت. انگار زندگی جور دیگری ادامه دارد. انبوه خانواده ها کنار پلها، چمنها در مسیر جریان رودخانه نشسته اند و فارغ از صدای پرندگان به صدای لبخندهاشان گوش میدهند. نجوایی در گوشم طنین انداز بود، مراقب خودت باش انگار مراقب منی.
سرطان زایی محصولات تراریخته
آیا “تراریخت” سرطانزاست؟
“آیا تراریخت سرطانزاست؟” واقعیت این است که اساساً طرح این سؤال به این شکل دچار اشکال است. صورت درست سؤال این است: «کدام ارقام تراریخت، برای کدام گروههای انسانی، آلرژن یا سرطانزاست؟» پاسخ کوتاه و روشن به این سؤال را ببینید.
موافقان مصرف عمومی و تجارت محصولات تغییر ژنتیک یافته (تراریخت) مدعی هستند که «هیچ گزارشی، عدم سلامت محصولات تراریخت را تأیید نمیکند»؛ از سوی دیگر مخالفان مصرف عمومی، ضمن رد ادعای فوق، معتقدند «با توجه به زمان کوتاه توزیع تجاری این محصولات در دنیا (حدود 15 سال) هیچ گزارشی نمیتواند بصورت قطعی سلامت این محصولات را تضمین کند.» چه اینکه «بسیاری از اثرات و تبعات مصرف این محصولات ناشناخته، در درازمدت مشخص خواهد شد.»
منطق دنیا
رویکرد دنیا در مواجهه با چنین پدیدههایی «رویکرد بهشدت احتیاطآمیز» است؛ خصوصاً رسانهها و جنبشهای مردمی، با روشنگری وسیع، مانع مصرف این محصولات شدهاند. اگر از آنها بپرسید «چرا این همه سخت میگیرید؟» دو پاسخ به شما خواهند داد:
1. رویکرد درست این است که در محافل علمی بررسی شود «چه نوع تراریختی، برای چه گروه انسانی مجاز است و حداقل عوارض را دارد». مثلاً باید ببینیم آیا “ذرت تراریختِ رقم فلان” «برای کودکان مجاز است؟»، «برای زنان باردار چطور؟»، «برای مبتلایان به آسم؟»، «آیا بیماری دیابتیها را تشدید نخواهد کرد؟»، «برای افراد مسن چه عوارضی خواهد داشت؟». البته باز هم پس از همهی این آزمایشها، این حق مردم است که نتایج، به اطلاعشان برسد تا اگر تمایل داشتند از چنین محصولی استفاده کنند. پس همهی انواع تراریخت را نمیتوان به یک چوب راند.
2. آزمایشهای و مطالعات رسمی وجود دارد که تأثیرات منفی – تا حد سرطانزایی – برخی ارقام تراریخت را اثبات کرده است. مصرف طولانی برخی از انواع ذرت – که در اسپانیا کشت شده، توسط موشها و گاوها، آنها را دچار سرطانها و تومورهای متعدد کرده است. انتشار این آزمایشها به جنبشهای اعتراضی گسترده در 500 شهر و 50 کشور جهان منتهی شد.
نظر دین اسلام
گذشته از منطق مردم دنیا، در نفی مصرف عمومی تراریخت، در دین ما نیز برای مسائل اینچنین، قواعد محکمی داریم؛ مصرف عمومی تراریخت بنابر قاعدهی فقهیِ «دفع ضرر احتمالی» از منظر عقل و دین ممنوع است. این همان قاعدهای است که برخی مراجع عظام تقلید نیز به آن استناد کردهاند؛ که در جای خود بررسی شده است.
میبینید که منطق مصرف تراریخت روشن است و اصطلاحاً “تصورش به تصدیق میانجامد”؛ پاسخ درست به سؤال این است که:
«بله؛ بررسیهای علمی نشان داده برخی از انواع تراریخت میتواند سرطانزا باشد، و ما برای سلامت خودمان و عزیزانمان باید رویکرد احتیاطی داشته باشیم، تا زمانی که مشخص شود انواعی از تراریخت که به مصرف انسان میرسد، واقعاً خطرناک نیست».
همین منطق باعث شده بخش اعظم انواع تراریخت، در دنیا به دو مصرف منحصر شود: «خوراک دام» ، و تهیهی «سوختهای زیستی».
تهیه پوشک از محصولات تراریخته
فشارها برای مجوز “پوشک و نوار بهداشتی تراریخت” / جهانگیری مسئولیت تاریخی “آلرژیهای زنان و نوزادان” را میپذیرد؟
اسحاق جهانگیری مسئول تصمیمگیری برای صدور مجوز “پنبه تراریخت” است. از پنبه محصولاتی مانند نوار بهداشتی، پوشک و منسوجات تهیه میشود؛ این در حالی است که طی روزهای گذشته کمپانیهای مادر مبدع تراریخت درباره سلامت آنها اظهار نگرانی کردهاند.
حدود 4 سال است که دولت ــ بهجای لغو مجوز واردات محصولات تراریخت و جایگزینی آنها با محصولات طبیعی ــ مشغول بررسی این سؤال است که «آیا تولید تراریخت داخلی برای کشور مفید است یا خیر؟»، به این ترتیب، با ادراکسازیِ معوج برای نخبگان سیاسی کشور، مسئله اصلی که برای کشور مطرح است (یعنی حذف کلی محصولات پرریسک تراریخت از سبد مصرفی مردم) به محاق رفته و به مسئلهای کماثرتر فروکاسته شده است. هر جوابی به این پرسش، در حل مسئله اصلی، کمکی نخواهد کرد.
در این مسیر، طی یک دهه گذشته، تاجران تراریخت ــ با اتکا به سود سرشار تجارت این محصولات ــ به شبکهسازی گسترده در درگاههای مختلف اجرایی، علمی، سیاسی و رسانهای مبادرت کرده و سناریوهای متنوع و حاشیههای فراوانی برای نیل به اهداف تجاریشان بهاجرا گذاردهاند، از جمله اینکه ایران اولین کشور دنیا بود که کشت محصول تراریخته برنج را در سند بالادستیاش (برنامه ششم توسعه) گنجانده بود. این توطئه بینظیر در غذای مردم ایران، بهمدد حضور یکی از سرشاخههای این شبکه در بخش «تدوین بودجه پژوهشی کل کشور» در سازمان مدیریت و برنامهریزی بود (البته وی بعدها اخراج شد).
اما بهلطف خدا و با هوشیاری مردم، هماکنون هم دولت و مجلس و نهادهای صیانتی در برابر کشت برنج تراریخت ایستادهاند، و هم تاجران تراریخت از این درخواستشان کوتاه آمدهاند؛ اما یک خطر دیگر هنوز پابرجاست: احتمال دارد همین شبکه با ارائه توجیههای مختلف، دولت و مجلس را مجاب کند که لااقل در قبال مجوز «پنبه تراریخت» کوتاه بیاید. این توجیهها ــ که ذیلاً دروغین بودن همه آنها اثبات خواهد شد ــ میتواند شامل 1. ادعای افزایش عملکرد پنبه برای کشاورزان، یا 2. ریسک کمتر و حصول سلامتی بیشتر، یا 3. کاهش مصرف سموم، یا 4. حل مشکل کمآبی و از این قبیل باشد.
وفق قانون، تصمیم برای صدور مجوز باید نهایتاً در شورای ملی ایمنی زیستی ــ با مشارکت وزرای جهادکشاورزی و بهداشت و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست، زیر نظر معاون اول رئیس جمهوری، آقای دکتر جهانگیریاتخاذ شود. اظهارات دکتر جهانگیری طی هفتههای اخیر موضعی «نه موافق و نه مخالف» را نشان میدهد؛ که به این ترتیب این خطر احساس میشود که ادراکسازی «شبکه تاجران» کارگر افتاده و با سکوت افکار عمومی ورود پنبه تراریخت به سبد مصرفی مردم طی سالهای آینده، دور از انتظار نباشد.
اما بهدلایل ذیل، صدور این مجوز میتواند تبعات سنگینی برای همه افراد متأثر از این تصمیم داشته باشد؛ یعنی 1. برای مردم (بهویژه بانوان و نوزادان) تبعات سنگین سلامت، 2. برای زیستبوم کشور تبعات سنگین زیستمحیطی، 3. برای دکتر جهانگیری و کل مجموعه دولت تبعات سنگین سیاسی، و 4. برای ذینفعان کشت این محصول تبعات شدید قضایی در پی داشته باشد.
این دلایل بهشرح زیر است:
- مطابق گزارشهای اخیر، رهبر بانیان این فناوری در بنیاد راکفلر (یعنی ام.اس. سوامیناتان) که مدرک بسیاری از تاجران تراریخت در بنیاد راکفلر با امضای او صادر شده است، در مقالهای جنجالی از کلیه مزایای ذکرشده برای پنبه تراریخت بهکلی عقب نشست و فلسفه تولید این محصولات را زیر سؤال برد. او بهویژه بر پنبه تراریخت در سه وجه مهم: 1. عدم ایمنی و کنترل، 2. عدم بازدهی بیشتر برای کشاورزان و 3. عدم کنترل سموم و آفتکشها، با تکیه بر تجربه هند در کشت این محصول، تأکید کرده است. (در این زمینه {ایــــــنـــــجــــــــــا} را ببینید)
- البته پنبه خوردنی نیست؛ اما در تولید محصولات بهداشتی، مانند پنبه بهداشتی، گاز استریل، پوشک نوزادان و نوارهای بهداشتی بانوان مورد استفاده است. چه تضمینی وجود دارد که این محصولات طی زمان از این طریق برای سلامت زنان و نوزادان ایران خطرآفرین نباشد؟ هیچ تضمینی وجود ندارد.
- با توجه به اینکه آزمایشهای ریسک این محصولات در «پشت درهای بسته» و «توسط کارشناسان انتصابی» انجام شده و «مستند!» میشود، و این «مستندات» ــ بهخلاف رویه معمول علم و فناوری در دنیا ــ روی سامانههای معتبر علمی قرار نمیگیرد تا به بوته نقد گذاشته شود، شناخت دقیقی از این «مستندات» در اختیار نخبگان قرار نگرفته است؛ لیکن گزارشهای واصله نشان میدهد: پنبه داخلی در کار نیست و سازواره ژنی بهکار گرفتهشده در انواع «داخلی!» از نوع MON531 (متعلق به کمپانی یهودیان رسمی مونسانتو) بوده و در بسیاری از گزارههای ارزیابی ریسک نیز از مستندات این کمپانی استفاده شده است.
سازمان محیط زیست کانون قویِ افرادی است که از پیش از این دولت بر تجارت تراریخت اصرار داشتهاند. سخنان فوق، واکنش سخنگوی سازمان غذا و داروی وزارت بهداشت، به آمارهای دروغین مسئول سازمان محیط زیست در این خصوص است.
با استناد به موارد بالا دو پرسش اساسی و روشن از جناب آقای جهانگیری مطرح است:
- آیا آقای جهانگیری مسئولیت سیاسی صدور مجوز پنبه تراریخت را بهعهده میگیرند که بعد از 10 سال، تجربه ورشکسته اقتصاد پنبه هند و پاکستان را در کشاورزی ایران تکرار میکند؟
- آیا ایشان مسئولیت تاریخی اپیدمی سرطانها، آلرژیها و بیماریهای احتمالی ناشی از استفاده این محصولات (بهصورت پوشک، نوار بهداشتی، پنبه و گاز استریل یا منسوجات) در اقشار در معرض آسیب ــ بهویژه زنان، کودکان و مجروحان ــ را بهعهده میگیرند؟
محصولات تراریخته خوراک دام و سوخت هستند
«بنزین، گازوئیل» و «خوراک دام» بهخورد مردم ندهید + اسناد
گزارش جامع زیر حاوی بحث مهمی است؛ روغنهایی، «که ۹۵ درصد از روغن در سبد غذایی مردم ایران را تشکیل میدهد»، در سایر کشورهای دنیا یا به مصرف گاو، خوک و طیور میرسد یا بهعنوان سوخت زیستی مصرف میشود.
به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم، آمارهای رسمی نشان میدهد بخش اعظم روغن مصرفی در کشور، که منشأ ذرت، سویا و کلزا (کانولا) دارند، و بیش از 95 درصد از آنها وارداتی است، از مواد اولیهی تراریخت تهیه میشود. ببینیم این محصولات در دنیا، چه نیازهایی را پوشش میدهد؟
سطح زیر کشت تراریخت در دنیا
بر اساس آخرین آمارهای منتشر شدهی فائو، در سال 2016، کل زمینهای کشاورزی دنیا، حدود 4.9 میلیارد هکتار بوده است.[1] در این میان، بر اساس آمارهای «ایسا»، در سال 2017، حدود 189.8 میلیون هکتار (یعنی مجموعاً کمتر از 3.9 درصد) از کل این سطح زیر کشت، به تولید محصولات تراریخت اختصاص داشته است. این میزان نسبت به سال 2016 – که تقریباً 185 میلیون هکتار بود – حدود 3 درصد رشد نشان میدهد.[2]
کشورهای تولیدکننده
آمارهای سایت ایسا نشان میدهد از این مقدار، 91.3 درصد مربوط به تنها 5 کشورِ آمریکا، برزیل، آرژانتین، کانادا و هند است. پاراگوئه، پاکستان، چین و آفریقای جنوبی در ردههای بعدی قرار دارند که مجموعاً 6.05 درصد را به خود اختصاص دادهاند.
کشورهای دنیا از حیث سطح زیر کشت تراریخت (واحد: میلیون هکتار) – 91 درصد تولید تراریخت مربوط به 5 کشور است
بعد از آن مجموع کشت در کشورهای بولیوی، اروگوئه، استرالیا، فیلیپین، میانمار، سودان، اسپانیا، مکزیک و کلمبیا، حدود 2.5 درصد از سطح زیر کشت کل است و سایر کشورهای دنیا (یعنی حدود 170 کشور) مجموعاً 0.15 درصد (یک و نیم در هزار) از سطح زیر کشت تغییر یافتههای ژنتیکی را به خود اختصاص دادهاند.[3]
اقلام تراریخت در دنیا
بر اساس آخرین آمارهای منتشر شده در میان گیاهانِ تغییر یافتهی ژنتیکی در دنیا، تنها چهار قلم، شامل سویا (50 درصد)، ذرت (31 درصد)، پنبه (13 درصد) و کلزا (5 درصد)، بیش از 99 درصد از کل سطح زیر کشتِ این محصولات را به خود اختصاص دادهاند؛ سایر موارد شامل چغندرقند، پاپایا، اسکوآش (نوعی کدو خورشتی)، بادمجان و سیبزمینی مجموعاً کمتر از 1 درصد است.[4]
سطح زیر کشت گیاهان تراریخته در دنیا؛ 2016 و 2017
درصد تراریختگی چهار قلم اصلی
از حیث سطح زیر کشت، 77 درصد از سویا (یعنی 94.1 از 121.5 میلیون هکتار)، 32 درصد از ذرت (59.7 از 188 میلیون هکتار)، 30 درصد از کانولا (10.2 از 33.7 میلیون هکتار)، و 80 درصد از پنبهی جهان (59.7 از 32.9 میلیون هکتار) از انواع گونههای تراریخت است.[5]
درصد تراریخت و غیرتراریخت بودن 4 قلم اصلی تراریخت در دنیا
بر اساس همین گزارش، از حیث ارزش تجاری، مجموع فروش محصولات تغییر ژنتیک یافته در سال 2017، حدود 17.2 میلیارد دلار بوده، که نسبت به 15.8 میلیارد دلارِ سال پیش از آن، افزایش 9 درصدی نشان میدهد.
جدول زیر نشان میدهد پیشرانِ تجارت تراریخت در دنیا، دو محصول ذرت و سویاست؛ چه اینکه 87.6 درصد از تجارت تراریخت دنیا به دو محصول ذرت با 8.7 و سویا با 6.3 میلیارد دلار اختصاص دارد؛ 12 درصد باقیمانده، به پنبه با 1.4 میلیارد، کانولا با 460 میلیون و سایر موارد با 250 میلیون دلار مربوط است.[6]
سهم تجاری محصولات عمدهی تراریخت دنیا
رشد عجیب مصرف ذرت و سویا طی دو دهه
طی سالهای 1996 تا 2017، تولید دو محصول عمدهی تراریخت در دنیا یعنی سویا و ذرت رشد غیرقابل تصوری داشته است؛ برآوردهای اولیه نشان میداد این افزایش فزاینده نمیتوانست ناشی از افزایش مصرف مردم دنیا باشد؛ تحقیقات تکمیلی که در ادامه میآید، صحت این برآوردها را تأیید میکند.
بر اساس آمارهای فائو، در همین زمان تولید کل سویای دنیا از 130 به 352 میلیون تن رسیده (یعنی 2.7 برابر شده) است.[7]
روند رشد تولید سویا در فاصلهی سالهای 1996 تا 2017
این آمارها نشان میدهد میزان تولید کل ذرت دنیا نیز در این سالها، از 586 به 1.134 میلیون تن رشد کرده، که 94 درصد افزایش را نشان میدهد.[8]
روند رشد تولید ذرت در فاصلهی سالهای 1996 تا 2017
در اینجا باید دید محصولات کشاورزی در دنیا با چه روندی افزایش داشته است. آیا برای نمونه برنج و گندم هم همین رشد فزاینده را طی این دو دهه تجربه کرده یا خیر؛ و اگر نه، چه چیز تقاضا برای ذرت و سویا را بالا برده که این دو گونه، برخلاف مواردی چون گندم و برنج، با اقبال مواجه شدهاند؟
بررسی رشد برنج و گندم در همین فاصله
آمارهای فائو از رشد تولید محصولات از 1996 تا 2017 نشان میدهد که برنج از 569 به 756 میلیون تن افزایش تولید داشته است.[9]
روند رشد تولید برنج در فاصلهی سالهای 1996 تا 2017
بر همین اساس، تولید گندم نیز در همین فاصله، از 578 به 749 میلیون تن رسیده است.[10]
روند رشد تولید گندم در فاصلهی سالهای 1996 تا 2017
مجموع دو آمار بالا از برنج و گندم نشان میدهد رشد مقدار تولید «برنج+گندم» از 1.147 میلیون تن به 1.505 میلیون تن رسیده، که رشد 31 درصدی نشان میدهد. جمعیت جهان نیز در این فاصله همتراز تولید «گندم و برنج رشد کرده»؛ به این ترتیب که از 5.832 میلیارد نفر در سال 1996 به 7.550 میلیارد نفر رسیده که رشد 29.5 درصدی (تقریباً معادل گندم+برنج) را نشان میدهد.[11]
با این وصف، این پرسش مطرح میشود که چرا دو محصول ذرت و سویا چنین رشد فزایندهای (به ترتیب 2 و 2.7 برابر)داشتهاند؟ آیا فرهنگ غذایی یا ذائقهی مردم دنیا، اینچنین بطور وسیع، تغییر کرده است؟
پاسخ این است که تحقیقات نشان میدهد رشد تولید سویا و ذرتِ تغییر یافتهی ژنتیکی، که 81 درصد تولید محصولات تراریخت دنیا را تشکیل میدهد، عمدتاً ناشی از تقاضای فزاینده در حوزهی 1. بایوفیول[12](سوخت زیستی) و 2. خوراک دام بوده است. مطالعهی زیر به این پرسش پاسخ میدهد که چرا تولید ذرت، سویا و کلزا در دنیا از سال 2006، شتاب فزایندهای گرفته است. این شتاب، مقارن تصویب «سیاست انرژی» در سال 2005 در کنگرهی آمریکا رخ داده، که دولت ایالات متحده را موظف کرده با هر ابزار ممکن، اعم از قوانین، معاهدات بینالمللی، یارانهها، انگیزههای سرمایهگذاری، دستورالعملهای حفاظت از انرژی، مالیات و سایر روشهای سیاست عمومی به روند مصرف انرژیهای تجدیدپذیر کمک کند. کمی بعدتر، تصویب لایحهی «امنیت و استقلال انرژی»[13] در دسامبر 2007، ضمن تأیید «سیاست انرژی»، موارد دیگری– مانند هدفگذاری 140 میلیون مترمکعبی در سال 2022 –را به این سیاست افزود.
مصارف تراریخت؛ غیر از خوراک انسان
1. سوختهای زیستی
بحث
سوختزیستها عمدتاً به دو دسته تقسیم میشود؛ انواعی که در موتورهای بنزینی کاربرد دارد، و عموماً پایهی اتانول دارد؛ و بایودیزلها که از سویا، برخی از انواع گیاهان و روغن پخت و پز گرفته میشود. آمریکا، یکی از پیشتازان تولید سویا و ذرت و کلزای تراریخت در دنیا، و همزمان، یکی از پیشتازان تولید بایوفیول در دنیاست. خوب است به شرایط این کشور در استفاده از منابع تجدیدپذیر انرژی نگاهی بیندازیم.
آمریکا و انرژیهای تجدیدپذیر
بر اساس آمارهای رسمی، میزان سهم انرژیهای تجدیدپذیر از کل انرژیهای ایالات متحده در ژانویهی 2018، حدود 12.7 درصد[14] و آخرین سهم مجموع بایوفیولها از کل سوختهای تجدیدپذیر در سال 2018، حدود 20.7 درصد بوده است.[15] به این ترتیب سهم بایوفیولها از کل سوختهای مصرفی ایالات متحده، حدود 2.6 درصد است. در ایالات متحده طی سال 2017، حدود دو میلیارد گالن، بایوفیول مصرف شده است.[16] این مقدار طی 2018، به 2.1 میلیارد گالن رسید.[17]
منبع انواع انرژیهای استفاده شده در ایالات متحده در ماه ژانویهی 2018
ایالات متحده، «برنامهی جامع استاندارد ملی سوختهای تجدیدپذیر»[18] را در سال 2005 ذیل «سیاستهای اقدام انرژی»[19] آغاز کرده است. مجموعهی حاکمیتی در آمریکا، در اجرای این طرح بسیار جدی عمل کرده است؛ حتی یک نوبت در سال 2009 این استانداردها بازنگری و اصلاح شد. برنامهی استاندارد انرژیهای تجدیدپذیر آمریکا[20]تصریح میکند که تا سال 2022، انرژیهای تجدیدپذیر تولید شده در آمریکا باید به 36 میلیارد گالن آمریکایی (معادل 140 میلیارد لیتر) برسد؛[21] از این میزان، 21 میلیارد گالن (79 میلیارد لیتر) سهم سوختهای زیستی تعیین شده است.[22]
ذرت و سوختهای زیستی
بحث
در تولید انواع زیستسوختها، که در موتورهای بنزینی کاربرد دارد، از اتانول استفاده میشود. ذرت بهعنوان مواداولیهی اصلی تولید اتانول در این فرآیند مصرف میشود. در سال 2017، دو کشور آمریکا و برزیل، (که دیدیم 83 درصد ذرت تراریخت جهان را زیر کشت دارند) مجموعاً 84 درصد از اتانول جهان را تولید کردهاند.[23] از این دو کشور، آمارها و ساختار کشور آمریکا، مهمتر، و درعینحال شفافتر و قابل مطالعهتر از برزیل است.
آمارهای فائو نشان میدهد از سال 2005 روند تولید ذرت در دنیا شتاب فزایندهای گرفته است. بهنحوی که متوسط رشد تولید این محصول بین سالهای 2006 تا 2017، رقمی معادل سالانه 39 درصد بوده، در حالی که این میزان طی سالهای 1990 تا 2006، رقمی معادل 14 درصد را نشان میدهد.[24]
تولید ذرت در دنیا بین سالهای 1990 تا 2017
آمار تولید ذرت در دنیا
بر همین اساس، در سال 2017، کل تولید ذرت جهان رقمی حدود 1.134 میلیارد تن بوده، که سه کشور آمریکا با تولید 371، چین با 259 و برزیل با 98 میلیون تن، مجموعاً بیش از 64 درصد از کل تولید ذرت جهان، سهم دارند.[25]
پیشتر دیدیم که در سال 2017، کل میزان سطح زیر کشت ذرت تراریخت دنیا، 59.7 میلیون هکتار بوده است. در این سال بر اساس آمارهای ایسا، آمریکا با 33.8 و برزیل با 15.6 میلیون هکتار، حدود 83 درصد سطح زیر کشت ذرت تراریخت دنیا را به خود اختصاص دادهاند. پس از این دو، آرژانتین با تولید 5.2، آفریقای جنوبی با تولید 1.9 و کانادا با 1.5 میلیون هکتار، حائز مقامهای بعدی هستند. چین، که پس آمریکا و قبل از برزیل، دومین تولیدکنندهی ذرت در دنیاست، ذرت تراریخت تولید نمیکند.[26]
قیمت ذرت تراریخت
علاوه بر افزایش تولید، سه و نیم برابر شدن قیمت ذرت طی 7 سال پس از 2005 نیز نشانگر افزایش تقاضا برای این محصول بوده است. بر اساس آمار فائو، قیمت ذرت آمریکا طی 15 سال پیش از 2005 (یعنی از سال 1991) تغییری نکرده بود، اما قیمت 79 دلاری هر تن ذرت در سال 2005، طی تنها 7 سال به 271 دلار بالغ شد.[27] این رقم در سالهای بعد، متعاقب افزایش فزایندهی تولید، تا رقمی حدود 130 دلار در هر تن پایین آمد و تثبیت شد. در همین زمان، افزایش قیمت در برزیل و چین (به عنوان دو تولیدکنندهی بزرگ بعدی ذرت)تکرار شده است. در چین، طی سالهای 2005 تا 2013 از 189 به 489 دلار در هر تن رسید؛ قیمت هر تن ذرت برزیل نیز در این سالها از 118 به 256 دلار افزایش یافت.
در این زمینه نکتهی حائز اهمیت دیگری نیز وجود دارد. در سه کشور بزرگ تولیدکنندهی ذرت در جهان – یعنی آمریکا، چین و برزیل –سهم ذرت تراریخت از کل ذرت کشت شده در این سه کشور، به ترتیب، 93.4 درصد[28]، صفر[29]، و 88.9 درصد[30] بوده است؛ آخرین قیمتهای منتشره در سایت فائو نشان میدهد قیمت متوسط هر تن ذرت در سال 2016، در این سه کشور به ترتیب 130 و 264.3 و 183.7 دلار بوده است.[31] به این ترتیب که قیمت ذرت آمریکا و برزیل– که بخش اعظم آن تراریخت است – بهترتیب 49.2 و 69.5 درصد قیمت ذرت پاک در چین گزارش شده است. این قیمتها میتواند بهروشنی سطح کیفیت، نوع مصرف، و دلایل تولید ذرت تراریخت را از ذرت عادی تفکیک نماید.
اما با توجه به آمارهای بالا و افزایش فزاینده و همزمان تولید و قیمت، و همچنین گسترش کشت ذرت تراریخت در آمریکا و برزیل، باید ببینیم این محصول چه نیازهایی را در کشورهای آمریکا و برزیل پاسخ داده است.
تولید سوختزیستی از ذرت در آمریکا
سهم تولید برخی کشورها از تولید اتانول در سال 2017 (واحد: میلیارد گالن)
در آمریکا در سال 2017 میلادی برای تولید اتانول مورد نیاز برای سوختهای زیستی، 5.4 میلیارد بوشل[32] ذرت،(بیش از 137 میلیون تن) معادل 37 درصد از کل تولید وزنی ذرت آمریکا (تراریخت و غیرتراریخت)، مصرف شده است.[33]پیشبینی وزارت کشاورزی آمریکا نشان میدهد این میزان تولید سوخت زیستی در سالهای 2018 و 2019 نیز تکرار خواهد شد.[34]
تعداد زیادی مراکز پژوهشی مشغول کار بر این پروژه هستند. برای نمونه «مرکز تحقیقات ملی تبدیل ذرت به اتانول»[35] بخشی از دانشگاه «ادواردزویل»[36] در جنوب ایلینوی است که صرفاً به پروژههای تحقیقاتی سوخت زیستی بر پایهی بر اتانول اختصاص دارد. در مقیاس کشوری نیز وزارت کشاورزی آمریکا تحقیقات گستردهای در مورد تولید اتانول انجام می دهد. وزارت انرژی ایالات متحده نیز آزمایشهای زیادی در حوزهی اتانول انجام داده است.
گیاهان تراریخت و تولید بایودیزل
بایودیزل[37] نیز نوعی سوخت زیستی است که در موتورهای دیزلی مورد استفاده قرار گیرد. بایودیزل میتواند حداقل 50 درصد، و در شرایطی تا 86 درصد به کاهش گازهای گلخانهای کمک کند.[38] اولین بایودیزلها در آمریکا، با تأخیر زمانی 4 ساله نسبت به تأمین اتانول از ذرت آغاز شد، اما اکنون همتراز با آن پیش میرود، و احتمال پیشی گرفتن بایودیزلها از سوختهای پایهاتانول در آیندهی نزدیک وجود دارد.
روند تولید اتانول، و بایودیزل در ایالات متحده
بایودیزل از روغنهایی مانند کلزا، سویا، نخل و حتی روغن پخت و پز تولید میشود و از اتانول متفاوت و مستقل است. اتانول که یک محصول الکلی تولید شده از ذرت و سایر منابع است، بیشتر در موتورهای بنزینی کاربرد دارد.
سویا و بایودیزل
در ایالات متحده، روغن حاصل از سویا و برخی از انواع روغنهای پختوپز شایعترین مواداولیه برای تهیهی بایودیزلها هستند.[39] تقریباً از هر 3.47 کیلوگرم روغن سویا، یک گالن (3.79 لیتر) بایودیزل، بهدست میآید.[40] در آمریکا نیمی از مادهی اولیه برای تأمین تشکیل دهندهی بایودیزل را روغن سویا تأمین میکند[41] و یک چهارم سویای تولید شده در ایالات متحده، برای تولید بایودیزلها استفاده میشود.[42] در سال 2016، حدود 64 هزار آمریکایی در صنعت بایودیزل، مشغول به کار بودهاند.[43]
به دلیل نوپا بودن این صنعت، بسیاری از تولیدکنندگان بیودیزل به اعتبارهایی که از دولت فدرال میگیرند وابسته هستند؛ همچنین قیمت مواداولیه (مانند روغن سویا) و همچنین انرژی در تعیین شرایط این صنعت بسیار تعیینکننده است.
پس از روغنگیری از سویا، کنجالهی باقیمانده در آمریکا به مصرف دام و طیور میرسد.[44]
کلزا (کانولا) و سوختهای زیستی
کشت کلزا نیز از 1991 تا 2004 تغییری نداشت تا اینکه متعاقب افزایش تقاضا برای تولید در فرآیند سوختهای زیستی، از 46.4 میلیون تن در سال 2004 به 76.1 میلیون تن در سال 2017 رسیده است.[45] روغن کلزا از طریق یک فرایند پالایشگاهی به نام «ترانسستریفیکیشن»[46] به بایودیزل تبدیل میشود. بایودیزل خالص تهیه شده از کانولا، که در ایران بهعنوان روغن مایع خوراکی مصرف میشود، میتواند با نسبتهای گوناگون با سوخت دیزل مخلوط شود. شایعترین ترکیبات 2٪ (B2)، 5٪ (B5) و 20٪ (B20) هستند. زیستسوخت با پایهی کانولا، انتشار گازهای گلخانهای را تا 90 درصد نسبت به دیزل فسیلی کاهش میدهد.[47]
میزان تولید کلزا در جهان در سال 2017، 33.7 میلیون هکتار بوده که کلزای تراریخت، با 10.2 میلیون هکتار، حدود 30 درصد از این محصول را دربرمیگیرد؛ بزرگترین تولیدکنندگان کلزای طبیعی، کانادا، چین، هند و استرالیا هستند، که مجموعاً بیش از 68 درصد کلزای جهان را تولید میکنند.
بر اساس گزارش منابع رسمی، افزایش تقاضای تولید سوخت زیستی، که به افزایش قیمت کلزا منجر شد، موجب شده است که سطح زیر کشت کلزای تراریخت افزایش چشمگیری پیدا کند؛ بهطوریکه طی یک سال (2017 نسبت به 2016)، این میزان، 19 درصد افزایش یافته،[48] که عمدتاً مربوط به چهار کشور کانادا، آمریکا، برزیل و شیلی بوده است.[49] 42 درصد از این افزایش کانولای تراریخت را آمریکا، 17 درصد را کانادا و 10 درصد را استرالیا تأمین کرده است.[50]
جمعبندی بخش سوختهای زیستی
شرایط فوق، و روند افزایش فزایندهی تقاضا برای ذرت، سویا و کانولای تراریخت، بهوضوح نشانگر این است که رشد تولید این سه محصول در کشورهای تولیدکننده تا سطح زیادی متأثر از تقاضای ناشی از رشد روزافزون بازار سوختهای زیستی بوده است. البته این شرایط، دلیل دیگری نیز داشته که در بخش بعد مورد بررسی قرار گرفته است.
2. خوراک دام
افزایش یکبارهی تولید 2 و 2.7 برابری ذرت و سویا، علاوه بر سوختهای زیستی، ناشی از یک دلیل دیگر نیز هست؛ کانونهای تولید گاو، مرغ و خوک دنیا – که باز هم اتفاقاً شامل آمریکا، برزیل و چین است –برای افزایش تولیدات دامی خود شدیداً به تأمین خوراک ارزانقیمت دام نیازمند بودهاند. به نظر میرسد افزایش فزایندهی تولید گوشت در این کشورها، متأثر از افزایش سطح رفاه نسبی بشر طی سه دههی گذشته باشد.
شرایط کشورهای آمریکا، برزیل و چین در تولید گوشت جهان[51]
چنان که در جدول فوق مشخص است، در سال 2018 مجموع تولید این سه کشور در زمینهی گوشت گاو 47 درصد، در مورد گوشت خوک 62 درصد، و درمورد گوشت مرغ 47 درصد از سهم تولید کل جهان را تشکیل میدهد.
جدول فوق نشان میدهد که در سال 2017، سه کشور بزرگ تولیدکنندهی سویای جهان، آمریکا، برزیل و سپس آرژانتین هستند. 71 درصد تولید و 88 درصد صادرات سویای جهان از آن آمریکا و برزیل است؛ آرژانتین، با 2.11 میلیون تن صادرات، رقم ناچیزی از بازارهای جهانی را در اختیار دارد. از سوی دیگر، چین – که مانند آمریکا و برزیل جهت خوراک گاو، خوک و مرغ (و مصارف دیگر) به سویا نیاز دارد –تنها 15 میلیون تن تولید میکند و با وارد کردن 94 میلیون تن، عمدتاً از مبادی آمریکا و برزیل، 61 درصد کل واردات سویای جهان را از آن خود کرده است.[52]
بنابراین بخش اعظم سویای جهان در سه کشوری تولید و مصرف میشود که بخش اعظم تولید گوشت گاو، مرغ و خوک دنیا نیز در همین سه کشور انجام میشود.
جمعبندی
بررسیهای آماری بالا نشان میدهد همانگونه که انتظار میرفت، رشد نامتعارف مصرف سویا و ذرت طی یک دههی گذشته، به هیچ وجه ناشی از تغییر ذائقهی مردم در این سطح گسترده نیست؛ بلکه تقاضای روزافزون در حوزههای تأمین گوشت و سوختهای زیستی، دلیل اساسی این رشد فزاینده و نامتعارف است.
پینوشتها و منابع:
[1] – http://www.fao.org/faostat/en/#data/RL/visualize
[2] – مرجع اطلاعرسانی تراریخت؛ اینجا را ببینید:
http://www.argenbio.org/adc/uploads/ISAAA_2017/isaaa-brief-53-2017.pdf
[3] – http://www.isaaa.org/resources/publications/pocketk/16/
[4] – http://www.argenbio.org/adc/uploads/ISAAA_2017/isaaa-brief-53-2017.pdf – p:101
[5] – همان
[6] – همان، ص123
[7]– http://www.fao.org/faostat/en/#data/QC
[8] – همان
[9] – همان
[10] – همان
[11] – http://www.worldometers.info/world-population/
[12] – biofuel
[13] – https://www.congress.gov/bill/110th-congress/house-bill/6
[14] – http://large.stanford.edu/courses/2018/ph241/green1/docs/doe-eia-0035-2018-4.pdf – p: 4
[15] – U.S. Energy Information Administration / Monthly Energy Review December 2018 – p:170
[16] – https://unitedsoybean.org/media-center/issue-briefs/biodiesel/
[17] – https://www.epa.gov/renewable-fuel-standard-program/final-renewable-fuel-standards-2018-and-biomass-based-diesel-volume
[18] – National Renewable Fuel Standard Program
[19] – Energy Policy Act of 2005
[20] – Renewable Fuel Standard (RFS2)
[21] – https://web.archive.org/web/20140825083352/http://www.epa.gov:80/OMS/renewablefuels/rfs2-4standards.pdf
[22] – https://en.wikipedia.org/wiki/Biofuel_in_the_United_States
[23] – http://css.umich.edu/factsheets/biofuels-factsheet
[24] – http://www.fao.org/faostat/en/#data/QC/visualize
[25] – http://www.fao.org/faostat/en/#data/QC/
[26] – http://www.argenbio.org/adc/uploads/ISAAA_2017/isaaa-brief-53-2017.pdf – p:102
[27] – http://www.fao.org/faostat/en/#data/PP/visualize
[28] – http://www.argenbio.org/adc/uploads/ISAAA_2017/isaaa-brief-53-2017.pdf – p: 10
[29] – همان؛ صفحة 44 از این سند، تجاریسازی ذرت و سویا را یکی از ضروریترین اقداماتی میداند که دولت چین باید در دستور کار قرار دهد. معلوم میشود، هنوز کشت ذرت و سویای تراریخت در این کشور عملی نشده است.
[30] – همان؛ ص 17
[31] – http://www.fao.org/faostat/en/#data/PP/visualize
[32] – bushel ~ 25.4 Kg
[33] – http://css.umich.edu/factsheets/biofuels-factsheet
[34] – https://www.ers.usda.gov/data-products/us-bioenergy-statistics/
[35] – The National Corn-to-Ethanol Research Center (NCERC)
[36] – Southern Illinois University Edwardsville
[37] – biodiesel
[38] – https://www.biodiesel.org/reports/19950101_tra-051.pdf
[39] – http://css.umich.edu/sites/default/files/Biofuels_Factsheet_CSS08-09_e2018.pdf
[40] – The Monthly Energy Review (MER) – April 2018 – p:202
[41] – https://www.eia.gov/biofuels/biodiesel/production/
[42] – https://www.eia.gov/totalenergy/data/monthly/pdf/sec10_8.pdf
[43] – https://unitedsoybean.org/media-center/issue-briefs/biodiesel/
[44] – https://unitedsoybean.org/media-center/issue-briefs/biodiesel/
[45] – http://www.fao.org/faostat/en/#data/QC/visualize
[46] – transesterification
[47] – O’Connor, D. 2011. Lifecycle Analysis Canola Biodiesel, (S&T)2 Consultants Inc. 22, Available at: http://www.canolacouncil.org/media/504977/don_o_connor.pdf.
[48] – http://www.argenbio.org/adc/uploads/ISAAA_2017/isaaa-brief-53-2017.pdf – p: 102
[49] – http://www.argenbio.org/adc/uploads/ISAAA_2017/isaaa-brief-53-2017.pdf – p: 103
[50] – http://www.argenbio.org/adc/uploads/ISAAA_2017/isaaa-brief-53-2017.pdf – p103
[51] – https://apps.fas.usda.gov/psdonline/circulars/livestock_poultry.pdf
[52] – https://www.usda.gov/oce/commodity/wasde/latest.pdf